پس از کامیابی سیاسی/جهادی، گامی به سوی کامیابی اقتصادی…!

امارت اسلامی پس از 20 سال مبارزه جهادی شدید، پیچیده و مشکل، که شامل تلاش‌های سیاسی و دیپلماتیک می‌شد، راه‌حل سیاسی پیدا کرد و طرف امریکایی را متقاعد کرد که از افغانستان خارج شود. زمانی که خارجی ها از افغاستان بیرون شدند، ادارات به اصطلاح دولتی در کابل نیز زرد شد و برگ های استکبار مانند فصل خزان آرام آرام ریخت و سرانجام بهار جمهوری در سیل ده روزه تبدیل به خزان شد.

عجیب بود که برخلاف تجربیات قبلی، این فصل خزان دوام نیاورد و بلافاصله بهار امارتی چنین وانمود کرد که هرگز نظام سقوط نکرده است که در آن خلاء  افراد شرور و جنایتکاران این فرصت داده  شود تا ثروت ملت را غارت کنند. بلکه سقوط یک حکومت فاسد و یک نظام جنایتکار بود که تاج و تخت را به زحمتکشان مقدس و دائمی که از مردم افغانستان برخاسته بودند واگذار کرد.

بله، این یک هوشیاری سیاسی بود که تیم سیاسی و استخباراتی 49 کشور به رهبری ایالات متحده را مجبور کرد در مذاکرات مستمر با حقیقت روبرو شوند و خواسته هایی را که افغان ها انتظار داشتند، پذیرفتند. از آنجایی که هنوز باب رسمیت را نزد ما باز نکرده اند، ممکن است مدتی از شکست مفتضحانه خود را جبران کنند.

اما پس از این پیروزی، اکنون فرصتی برای دستیابی به استقلال اقتصادی است که امارت اسلامی پس از سقوط کامل یک دولت فلج شده برای اجرای این هدف از آن استفاده کرده است و تلاش های یک سال گذشته به افغان ها نشان داده است که مقامات امارت متعهد به استقلال اقتصادی هستند و تشنه خدمات از هر جهت به افغان ها هستند.

ارزش استراتژیک افغانستان، وضعیت اقتصادی منحصر به فرد و ذخایر معدنی افغانستان؛ افغانستان به لحاظ موقعیت خاص اقتصادی خود می تواند نقش یک چهارراه اقتصادی را در منطقه ایفا کند، در مجموع افغانستان به آسیای مرکزی، آسیای جنوبی، آسیای شمالی و خاورمیانه متصل است و در اتصال این مناطق و سپس از آسیا به اروپا، خطوط ریلی، خطوط زمینی، دریایی و هوایی و مسیرهای ترانزیتی می تواند نقش فوق العاده ای در رشد اقتصادی افغانستان داشته باشد.

همچنین افغانستان موقعیت جغرافیایی نزدیک به خاورمیانه، ایران و ترکمنستان دارد و این مناطق از نظر نفت و گاز طبیعی غنی به شمار می‌روند، بنابراین هر زمانی قدرت‌های بزرگ جهان کوشش کردند بر دولت افغانستان مسلط شوند و برای منافع خود ای منطقه را کنترل کنند.

از سوی دیگر، خط پایپ و منابع انرژی در عصر حاضر به اندازه راه آهن در قرن 19 اهمیت دارند، یعنی منابع انرژی (برق، گاز طبیعی و نفت) شرکای تجاری و قدرت را در منطقه به هم متصل می کنند. بنابراین موقعیت افغانستان برای اتصال منابع انرژی نیروهای عمده دارای ارزش اقتصادی و مهمی است.

با نگاهی به تاریخ افغانستان به عنوان بخشی از جاده ابریشم، این مسیر برای قرن ها مسیر کاروان های تجاری شرق و غرب بوده است و به همین دلیل افغانستان به طور سنتی مرکز انتقال و مبادله کالا بوده است.این بخش دارای سابقه طولانی است.

پس از استقلال افغانستان در سال 1919م، همراه با تحولات دیگر، روابط تجاری کشور نیز توسعه یافت، قراردادهای تجاری با کشورهای مختلف به امضا رسید، تعدادی شرکت تأسیس شد و تجارت شکل بسیار خوبی به خود گرفت.

با حاکمیت امارت اسلامی، روند عادی تجارت با همسایگان و جهان پیش می رود، کار بزرگ کانال قوشتیپه آغاز شده و پروژه های اقتصادی دیگری در دست اجراست. همچنین اگر کار از سوی شاروالی های ولایات انجام شده و کمک های بین المللی به صورت شفاف به دست مردم رسیده است، همه اینها نتیجه کار دولت متعهد و مسئولان واقعی است و نشان می دهد که علاوه بر سیاست در بخش اقتصادی نیز موفق هستند.

امارت خواهان استقرار نظام اسلامی نمونه در منطقه، ایجاد شغل برای مردم خود، پرجمعیت و زیباسازی کشور خود با آغاز پروژه های زیربنایی و جلوگیری از فشارهای احتمالی کشورهای دشمن بین المللی است. امارت اسلامی در تلاش است تا با فراهم آوردن فرصت های اقتصادی اسلامی بهترین و ضروری ترین خدمات را به مردم ارائه دهد.

پروژه های اقتصادی زیادی از جمله احداث شاهراه، ساخت سدهای بزرگ ذخیره برق و آب، استخراج نفت، زغال سنگ و سایر معادن و مواد معدنی ارزشمند، بازسازی شهرها و علمی کردن زراعت وجود دارد و بعد از آن انجام می شود.

اگرچه هزاران میلیارد دالر به افغانستان آورده شد، اما تاثیرات آن از روز اول بر مردم این کشور منفی بود. بر اساس احصائیه بین المللی، از سال 2001 تا 2012، متوسط ​​رشد اقتصادی سالانه افغانستان 9 درصد بوده است. بهترین سال در کل این دوره سال 2009 بود که رشد اقتصادی آن 21 درصد بود. اما پس از سال 2009، رشد اقتصادی کاهش یافت. 8.4 درصد در سال 2010، 6.1 درصد در سال 2011، 14.4 درصد در سال 2012، 1.9 درصد در سال 2013 و 2 درصد در سال 2014. با روی کار آمدن اشرف غنی، اقتصاددان، این سطح در صفر ضرب شد.

تنها دلیل آن این بود که به جای منافع کشور، خود مدافع منافع بیگانگان بودند و به همین دلیل نیمی از ثروت افغانستان را غارت کردند و نیمی دیگر را بین کمک کنندگان بین المللی توزیع کردند. در یک سال گذشته که امارت اسلامی افغانستان کنترل این کشور را در دست گرفت، تلاش می کند تا میزان تولیدات داخلی را افزایش دهد تا از میزان واردات کاسته شود.

به نظر می رسد که امارت اسلامی در تلاش است تا افغانستان را به یک کشور صادراتی تبدیل کند و در این راستا با تشویق سرمایه گذاران، تشویق تاجران و مخترعان، افزایش اتاق های تولید و کارخانه های استاندارد و حمایت از کارگران، فکر کرده است.

بر اساس ارقام وزارت مالیه، در یک سال گذشته به ارزش (133) میلیارد افغانی صادرات صورت گرفته است، در حالی که ارزش گمرکی صادرات دولت قبل (68) میلیارد افغانی بوده است. 65 درصد افزایش صادرات در یک سال گذشته را نشان میدهد.

به همین ترتیب، افزایش قابل توجهی در سطح صادرات و محموله های ترانزیتی مشاهده می شود. تعداد محموله های صادراتی دولت قبل به۶۲۲۹۴ محموله رسیده است در حالی که در حکومت یک ساله امارت اسلامی ۱۸۳۸۸۴ محموله صادر شده است که نسبت به دوره قبل افزایش ۱۲۱۵۹۰ محموله داشته است.

از آنجایی که امارت اسلامی در سال گذشته بدون حمایت بین المللی در بخش اقتصادی عملکرد خوبی داشته است، می تواند تا زمان نهایی شدن موضوع رسمیت بین المللی از ثروت مادی و معنوی خود به خوبی استفاده کند. دیروز که قراردادی با چین در مورد شرایط و ضوابط استخراج نفت امضا شد، ممکن است طبق مناقصه رقابتی بین المللی، از رقبای چینی نیز برای سرمایه گذاری در چنین حوزه هایی دعوت شود.

دولت می داند که با جذب سرمایه گذار، زندگی اقتصادی مردم اینجا بهتر میشود، زمینه های کاری گسترش می یابد و از مهاجرت افغان ها به خارج جلوگیری می شود و افغانستان به کشوری آباد، امن و راحت تبدیل می شود.

(نن تکی آسیا /6 جنوری 2023)

 

 

 

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
من متن سخنرانی هشدار دهنده طولانی نتانیاهو را خواندم. من دقیقا غرور جورج بوش را هنگام حمله به افغانستان در سال 2001 در آن دیدم. نتانیاهو تهدید کرده است که غزه را نابود خواهد کرد و به کسی رحم نخواهد کرد. او به قدرت خودش مغرور بود، که ادعای خدایی نکند، همین شروع سقوطش هست تصمیم نابودی را پروردگار می...
میراث تلخ 20 سال اشغال نظامی امریکا در افغانستان، گروه‌هایی از مردان، زنان و کودکان معتاد است که در کنار جاده‌های غبارآلود، زیر پل‌ها و در کناره‌ رودخانه های آلوده کابل خوابیده‌اند. ملموس ترین هدیه 20 سال حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان چیزی جز فقر، میلیون ها معتاد و انزوای کشور نیست.
من بار دیگر پیش حاکمان فعلی دست نیاز دراز میکنم تا نفرت را از طریق برادری از بین ببرند. دشمنان قسم خورده افغانستان شبانه روز در اینجا تنفر را بیشتر می کنند. پاکستان در اسلام آباد یک استودیو به افغانستان انترنشنال داده است و تلویزیون نامبرده فقط بر طبل جنگ های داخلی می کوبد. شرایط را درک کنید
امریکا با ائتلاف جهانی به بدماشی کامل به بهانه ۹/۱۱ بر ملتی اتهام ویران کردن برج های نیورک وارد کرد؛ که از شدت فقط توان رفتن به بازار قریه خود را نداشت. بوش متکبر با زور خود بدون شنیدن استدلال حمله کرد. اما با پایان حمله با چنان عجله ای فرار کرد که عامل خنده تمام رقباء شد.
13 سال پیش در چنین روزی، جولیان آسانژ ویدئویی را منتشر کرد که نشان می‌داد نیروهای آمریکایی به سوی غیرنظامیان عراقی از جمله کودکان شلیک می‌کنند. اکنون او به دلیل انتشار آن با 175 سال زندان مواجه است.  
از ویتنام گرفته تا عراق، میلیون‌ها نفر در جنگ‌هایی که توسط سیاستمداران آغاز شده کشته شده‌اند. امروز لایحه‌ای را به تصویب رساندم که بر اساس آن پارلمان باید در این مورد پاسخگو باشد و اطمینان حاصل شود که هیچ سیاستمداری نمی‌تواند استرالیایی‌ها را دوباره به جنگ‌های نامشروع بفرستد. گروه های اصلی حاضر به پاسخگویی نشدند.
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x