اولین همایش تجاری قزاقستان-افغانستان که به تاریخ 3 آگست در شهر آستانه برگزار شد، برای همه جالب بود و تعدادی زیادی از افراد در این همایش شرکت کردند اما سوالاتی مطرح شد در مورد اینکه چرا قزاقستان و طالبان به این امر نیاز دارند و واکنش جامعه بین المللی نسبت به این موضوع چه خواهد بود؟
تروریست یا شریک تجاری؟
متاسفانه تلخی این داستان از این قرار است که دادگاه عالی جمهوری قزاقستان در سال 2005 طالبان را در فهرست سازمان های تروریستی ممنوعه قرار داد. البته مقامات قزاقستانی در تلاش بودند تا دلایل موجهی را در برگزاری این همایش با حضور نمایندگان طالبان که جز سازمان های تروریستی ممنوعه در قزاقستان بودند ایراد کنند، آنها به دلایلی از جمله به عدم حضور این گروه در لیست تروریستی آمریکا اشاره کردند. سازمانهای مورد تحریم (القاعده و طالبان)، در سال 1999 توسط شورای امنیت با ایجاد کمیته تحریم برای خود این دو گروه را مورد تحریم قرار دادند.
در عین حال، بین فهرست سازمان های ممنوعه قزاقستان و فهرست سازمان های تروریستی وزارت خارجه ایالات متحده، که در واقع گروه طالبان هرگز در آن لیست نشده بود، تفاوت قابل توجهی وجود دارد. این فهرست تنها شامل شاخه رادیکال طالبان در پاکستان، تحریک طالبان است، اما نه کل جنبش. و این موضوع باعث شد تا در ابتدا فعالیت های واشنگتن برای تماس های دیپلماتیک با طالبان و مذاکره با آنها برقرار بماند، مسئله ای که از سال 2018 در قطر (شهر دوحه نمایندگی امارت اسلامی) شروع شد. در آن زمان آمریکایی ها از قبل به این فهم رسیده بودند که طالبان یک بازیگر جدی محسوب می شود که قرار است برای مدت طولانی در میدان افغانستان بازی کند و از این رو واشنگتن به بررسی گزینه هایی برای گنجاندن این گروه در فضای سیاسی افغانستان بر اساس توافقات معینی، پرداخت. اگر تمام اعضای طالبان در لیست تروریستی قرار می گرفتند، ایالات متحده نمی توانست با آنها مذاکراتی داشته باشند که منجر به امضای توافقنامه صلح در سال 2020 شد که در سال 2021 با به قدرت رسیدن طالبان، تنها به ایالات متحده اجازه داد تا ارتش خود را به سرعت از کشور خارج کند.
بنابراین، فهرست سازمان های تروریستی ممنوعه قزاقستان و آمریکا در رابطه با طالبان متفاوت است. فهرست ما (قزاقستان) شامل کل آن است و نه بخشی از آن یا گروهی وابسته به آن، مانند فهرست آمریکایی. بنابراین یک مسئله قانونی به وجود می آید. اگر مقامات قزاقستان بخواهند روابط خود را با طالبان تقویت کنند، یا باید این فهرست را مجدد ارزیابی کنند و گروه طالبان را به طور کامل از آن حذف کند، که باعث سردرگمی بسیاری در قزاقستان می شود یا باید همه چیز را نادیده گرفت، اما بعد معلوم می شود که با همکاری با یک سازمان ممنوعه در قزاقستان و گسترش روابط تجاری و مالی با آن، خود مقامات قزاقستان مشمول ماده 258 قانون جزایی جمهوری قزاقستان متهم به “تامین مالی تروریست ها” و کمک به دیگر گروه های تروریستی می شوند یا مانند آمریکایی ها نه کل گروه طالبان را بلکه گروه های وابسته به آن را در لیست سازمان های ممنوعه قزاقستان قرار دهند تا زمینه مانور وسیع تری داشته باشند.
دشمن دشمن من …
قزاقستان به دلایل متعدد اقتصادی و ژئوپلیتیکی، تعامل را با حکومت جدید افغانستان آغاز کرده است.
دلیل اول فاجعه انسانی در افغانستان است که بیش از 20 میلیون نفر در خطر قحطی قرار دارند. قزاقستان بهعنوان یکی از تامینکنندگان عمده غلات و آرد این کشور، برای سازمانهای بینالمللی و دولتهای غربی نیز مهم است که تلاش میکنند پیامدهای این بحران را بهویژه از طریق تامین مواد غذایی به حداقل برسانند و این روند بدون مشارکت طالبان به عنوان یک شریک نمی تواند تاثیرگذار باشد. یعنی افزایش تجارت قزاقستان با طالبان با رضایت ضمنی کشورهای غربی از جمله سه عضو از پنج عضو دائم شورای امنیت که آن را تایید میکنند: ایالات متحده، فرانسه و بریتانیا صورت میگیرد. علاوه بر این، غرب علاقه چندانی به موج جدید پناهجویان از افغانستان ندارد که معمولا سعی می کنند به اروپا بروند. دو عضو باقی مانده شورای امنیت حتی کاملاً آشکارا با نمایندگان جنبش طالبان ملاقات می کنند. به عنوان مثال، روسیه از ماه مارچ 2022 روابط دیپلماتیکی با افغانستان برقرار کرده است. علاوه بر این، نمایندگان جنبش طالبان حتی در بیست و پنجمین مجمع اقتصادی بین المللی سن پترزبورگ شرکت کردند. همچنین مذاکرات با روسیه در مورد تامین نفت و گاز افغانستان از طریق کشور ثالث ادامه دارد.
در مورد چین، در سال 2021 و پس از به قدرت رسیدن طالبان، ملا عبدالغنی برادر یکی از بنیانگذاران جنبش طالبان با وزیر امور خارجه چین دیدار کرد. چین از آن زمان تعرفه ها را بر 98 درصد کالاهایی که از افغانستان وارد می شد، برداشته است. برای چین، این تماسها به منظور خنثی کردن فعالیتهای جنبش اسلامی ترکستان شرقی با حمایت طالبان، که مدافع ایجاد یک کشور مستقل در قلمرو سین کیانگ است، اهمیت داشت. دوم اینکه چین خواهان دسترسی به منابع اقتصادی افغانستان است. کارشناسان تخمین می زنند که ارزش کل منابع معدنی افغانستان 1 تا 3 تریلیون دالر تخمین زده می شود. سوم، چین قصد دارد کریدور اقتصادی چین و پاکستان را بخش اجرایی آن را تشدید نماید.
سیاست عملگرایانه دلیل دوم آن است. به اندازه کافی برای بسیاری از کشورها عجیب و غیرمنتظره بود که طالبان ناگهان تبدیل به تنها ابزار مؤثر در مبارزه با داعش در افغانستان و ساختارهای رادیکال تر شود که آسیای مرکزی را تهدید می کنند. همانطور که می گویند دشمن دشمن من اگر دوست نباشد، شریک است.
دلیل سوم، نقش پاکستان است که از طریق سازمان استخباراتی خود، زمانی از این گروه حمایت می کرد و اکنون میکوشد به عنوان یکی از لابیگران همکاری اقتصادی طالبان با همسایگان خود عمل کند، بهویژه که خود پاکستان به این موضوع نیاز دارد. به عنوان مثال، اسلام آباد به منابع انرژی از آسیای مرکزی نیاز دارد. علاوه بر این، پاکستان علاقه مند است که به یکی از قطب های ترانسپورتی و لجستیکی برای عرضه کالا به آسیای مرکزی و غرب و همچنین از آسیای مرکزی از طریق بنادر خود به بازار مهمی در آسیا تبدیل شود. پاکستان یک بازیگر نسبتاً جدی در منطقه است که بسیاری از کشورها آن را عاملی بازدارنده در برابر افراطگرایی بیشتر طالبان میدانند. جالب اینجاست که قاسم جومارت توکایف اندکی پیش از برگزاری همایش تجاری در آستانه، تلفنی با شهباز شریف نخست وزیر پاکستان گفت و گو کرد و وی از رئیس جمهوری قزاقستان برای سفر رسمی به پاکستان دعوت کرد.
دلیل چهارم مبارزه با صنعت مواد مخدر است. در حال حاضر گزارش های ضد و نقیضی در مورد موفقیت های طالبان در مبارزه با تولید مواد مخدر در افغانستان وجود دارد، در ماه آپریل 2022، رهبر طالبان، هیبت الله آخندزاده، فرمانی را در مورد ممنوعیت شدید کشت خشخاش صادر کرد که منجر به آغاز تخریب مزارع خشخاش و مجازات مسئولین شد. همانطور که بی بی سی به نقل از دیوید منسفیلد، کارشناس برجسته در تجزیه و تحلیل تجارت مواد مخدر در افغانستان از موسسه انگلیسی السیس اشاره می کند، در سال 2023 در مقایسه با سال 2022، برداشت خشخاش در کشور می تواند 80 درصد کاهش یابد. طالبان به جای خشخاش، کشاورزان را مجبور به کشت گندم می کنند که ظاهراً منشأ قزاقستانی نیز دارد. در بسیاری از کشورها به این درک رسیده اند که طالبان پس از مدت طولانی به قدرت برگشته اند و امنیت برقرار شده، این را دانستیم که جنگ مانعی مهم برای توسعه تجارت و اقتصاد کشور بوده است. جنگ گذشته، به منبع مالی مهمی برای گروه ها و سازمان ها تبدیل شده بود. علاوه بر این، جنبش طالبان باید به نحوی نه تنها برای مردم ملکی بلکه برای اعضای نظامی خود نیز کار و منبع درآمد مشروعی فراهم کنند. شاید بهتر باشد این کار از طریق حفاظت از مسیرهای مواصلاتی و سایر پروژه های زیربنایی که برخی کشورهای همسایه می خواهند در افغانستان اجرایی کنند، انجام شود.
دلایل فوق در واقع توضیح دهنده این واقعیت است که اداره جدید افغانستان قبلاً اسنادی را برای تأیید صلاحیت دیپلمات های خود در قزاقستان ارائه کرده است و مبادلات تجاری بین قزاقستان و افغانستان از زمان قدرت گیری طالبان تقریباً دو برابر شده و به 987.9 میلیون دالر رسیده است. در مقایسه این وضعیت، برای مثال، وضعیت گردش تجاری با کشور همسایه یعنی قرقیزستان است که در سال گذشته حدود 1.1 میلیارد دالر بود، اما در عین حال، وضعیت افغانستان کنونی حتی بیشتر و بهتر است نسبت به سایر شرکای باثبات تر قزاقستان. به عنوان مثال، گردش تجاری بین قزاقستان و آذربایجان در سال 2022 حدود 500 میلیون دالر بوده است، علاوه بر این، همانطور که در همایش تجاری در آستانه گفته شد، در آینده برنامه ریزی شده است که حجم تجارت بین قزاقستان و افغانستان به 3 میلیارد دالر افزایش یابد. این در حالیست که در شهر هرات دو طرف در حال برنامه ریزی برای افتتاح یک اتاق تجارت برای قزاق ها، برای افزایش این گردش تجاری هستند.
واضح و مشخص است که اگر مقامات قزاقستان مطمئن نبودند که این امر باعث واکنش منفی جامعه بین المللی نمی شود، به سختی در مورد موفقیت های تجاری خود با طالبان صحبت می کردند. به هر حال، این رشد تجارت متقابل بین قزاقستان و افغانستان در شرایطی اتفاق می افتد که جنبش طالبان هنوز تحت تحریم های وزارت خزانه داری ایالات متحده قرار دارد. اما از سال 2022، برخلاف هشدارهای مشخص در مورد خطرات جدی نقض تحریم های اعمال شده علیه روسیه، هیچ علامت هشدار دهنده ای از واشنگتن به آستانه در مورد نقض تحریم ها در روابط با طالبان وجود نداشته است. این موضوع ممکن است به این دلیل باشد که اگر کشورهای آسیای مرکزی در تلاش برای کاهش وابستگی اقتصادی و حمل و نقل به روسیه، به دنبال بازارهای جدید و مسیرهای حمل و نقل جدید با دور زدن آن باشند، اصولاً ایالات متحده و اتحادیه اروپا حتی از طریق افغانستان سود خواهند برد.
روابط طالبان با کی ها؟
در حال حاضر، چندین بازیگر خارجی تلاش می کنند تا بازی خود را در افغانستان انجام دهند که شامل پاکستان، چین، ایران، روسیه، عربستان سعودی، هند، قطر، ازبکستان، ترکیه، ترکمنستان و غیره می شود. هر کدام از این بازیکنان اهداف خاص خود را در این کشور دارند. اگر ما در مورد کشورهای آسیای مرکزی صحبت می کنیم، از پنج کشور، سه کشور کاملاً فعالانه با طالبان تعامل دارند. علاوه بر قزاقستان، ازبکستان و ترکمنستان جز بازیگران کنونی در ارتباط با طالبان هستند.
با روی کار آمدن شوکت میرضیایف به ریاست جمهوری ازبکستان و درک این موضوع که طالبان در حال افزایش قدرت خود هستند و می توانند قدرت را در افغانستان به دست گیرند، تماس های سیاسی بین تاشکند و طالبان شدت گرفت. ضمناً در مراسم انعقاد توافقنامه صلح بین ایالات متحده آمریکا و نمایندگان جنبش طالبان در سال 2020، عبدالعزیز کامل اف وزیر امور خارجه ازبکستان نیز حضور داشت که حاکی از مشارکت فعال تاشکند در مذاکرات با طالبان بود.
بهار امسال چهارمین نشست وزیران کشورهای همسایه افغانستان در سمرقند با حضور روسای وزارت خارجه ازبکستان، ایران، چین، پاکستان، روسیه، تاجیکستان و ترکمنستان و سرپرست وزارت امور خارجه طالبان امیرخان متقی برگزار شد.
در عین حال، یکی از پروژه های اولویت دار برای ازبکستان، ساخت خط آهن بین الافغانی است که بر اساس بیانیه های رسمی در آستانه در همایش تجاری قزاقستان و افغانستان، قزاقستان نیز آماده پیوستن به آن است. به گفته ازبکستان، خط آهن ترمذ – مزار شریف – کابل – پیشاور زمان تحویل کالا به پاکستان را به حدود پنج روز کاهش می دهد و هزینه های حمل و نقل را حداقل تا 40 درصد کاهش می دهد. اگرچه پروژه ساخت راه آهن به خودی خود بسیار گران تمام می شود (از 6 تا 7 میلیارد دالر).
در مورد ترکمنستان، این کشور اخیراً میزبان مراسم تحلیف سفیر افغانستان بود که از سوی طالبان منصوب شده بود. و این مسئله ای تصادفی نیست. با روی کار آمدن طالبان، عشق آباد روند مذاکرات را برای آغاز ساخت پروژه بلندمدت خط لوله گاز تاپی (ترکمنستان – افغانستان – پاکستان – هند) تشدید کرد. همانطور که در سطح رسمی اعلام شده، حجم عرضه سالانه از طریق این خط لوله تا 33 میلیارد متر مکعب گاز برنامه ریزی شده است. این پروژه همچنین نه تنها در ترکمنستان که به دنبال مسیرهای صادراتی جدید برای گاز خود است، بلکه به جنبش طالبان نیز علاقه مند است، زیرا به گفته کارشناسان، طالبان می توانند سالانه 500 میلیون متر مکعب گاز برای 10 سال گاز دریافت کنند.
اما دو مشکل وجود دارد: امنیت و سرمایه گذاری. در مورد امنیت، طالبان پیشتر هم اعلام کرده اند که آماده ایجاد نیروهای ویژه برای تضمین حفاظت از خط لوله گاز هستند. اما این برای سرمایه گذاران دشوارتر است، به ویژه پس از اینکه بانک توسعه آسیایی مشارکت خود در پروژه خط لوله گاز را در ماه مارچ 2022 به حالت تعلیق درآورده است.
به هر حال، حتی تاجیکستان که در میان کشورهای آسیای مرکزی پرتنش ترین روابط را با طالبان دارد، در سال گذشته نسبت به سال 2021، حجم تجارت خود را با افغانستان افزایش داد. عمده صادرات تاجیکستان به افغانستان برق است که ازبکستان و ترکمنستان نیز به طالبان می فروشند.
باید مراقب بود!
اما، با وجود تقویت روابط اقتصادی بین برخی از کشورهای آسیای مرکزی و طالبان، همیشه باید در نظر داشت که طالبان یک شریک عادی نیست، بلکه یک سازمان رادیکال، ایدئولوژیک محور و شبه نظامی است که اکنون میخواهد مشروعیت پیدا کند و قدرت را در انحصار خود در بیاورد. استفاده از خشونت، پاکسازی میدان از رقبای ایدئولوژیک محور از جمله داعش، دیگر ساختارهای تروریستی و جنگ سالارانی که این انحصار را زیر سوال می برند.
علیرغم این واقعیت که طالبان در تمام نشست ها و رسانه ها اعلام می کنند که تهدیدی برای آسیای مرکزی نیستند، خطری از سوی آنها احساس نمی شود، زیرا این مسئله برای آنها سودآور نخواهد بود.
در اینجا می توان همراه با نویسنده کتاب «تاریخ افغانستان» سلطان آکیم بکوف موافق بود که درگیری اصلی که آسیای مرکزی از قبل در مرکز آن قرار دارد، بین مدرنیته و سنت گرایی خواهد بود. جنبش طالبان یکی از نمونههای بارز این است که چگونه حامیان سنت گرایی بر روی ویرانههای نظامهای استبدادی پیشین به قدرت میرسند، نظامهایی که یا نوسازی سیستمی، از جمله سیاسی را آغاز نکردهاند، یا دیر شروع کردهاند، یا آن را کامل نکردهاند. زیرا در نهایت ارتباط خود را با واقعیت از دست دادند و اعتماد بخشی از جامعه را از دست داده اند. که این امر منجر به درگیری های داخلی، جنگ و خشونت هایی شده است که خاستگاه نیروهایی مانند طالبان خواهد داشت.