همسایه شرقی همیشه تاجران افغان را به سخره گرفته است که نشان داده است، که این بزرگترین نشانه تکبر و غرور است، این اولین بار نیست که مقامات پاکستانی تاجران افغان را مورد آزار و اذیت قرار می دهند، بلکه از زمانی است که جغرافیایی به نام پاکستان به وجود آمد، حاکمان آن این رویکرد متکبرانه را در برابر ترانزیت افغانی اتخاذ کرده و چنان موانعی را در برابر تاجران افغان ایجاد کرده است که آنها را از تجارت بیزار کرده است.
این مشکل نه تنها از راه تورخم بلکه از راه بولدک هم برای تاجران وجود دارد، از قندهار تا کراچی 470 میل راه است، تاجران افغان 1500 دالر کرایه لاری می پردازند، زمانیکه پا به خاک پاکستان می گذراند اول از همه باید 1800 دالر تکس گمرکی بپردازند، سپس تا خود کراچی به بهانه های مختلف تا 700 دالر از آنها پیسه می گرفته میشود.
مشخص است که در کالاهای تجاری اول از همه میوه های تازه و (تربار) به سرعت فاسد می شوند، اما جای تعجب است که هر سال در فصل میوه های تازه، پاکستان این مسیرها را به روی تاجران افغان می بندد و یا تعرفه ها را آنقدر افزایش می دهد که تاجران افغان از تجارت دلسرد میشوند.
به همین دلیل است که تاجران افغان اکنون مسیر چابهار را به جای تورخم و بولدک ترجیح داده اند و از امارت اسلامی می خواهند که هر چه بیشتر امکانات و تسهیلات را از طریق مسیر چابهار ایجاد کند، همچنین تاجران افغان تقاضا دارند تا مارکیت هایی برای میوه جات تازه، سبزیجات، مواد معدنی، صنایع دستی و … پیدا کنند و در هر کشوری با قبول زحمات نمایشگاهی برای محصولات و تولیدات صنعتی خود ایجاد کنند.
و در کنار آن باید روشهای بستهبندی استاندارد را آموخت تا کالاهای تجاری به راحتی در بازارهای بینالمللی تقاضا پیدا کنند. میوه های تازه افغانستان در مقایسه با میوه های کل جهان بهتر و شیرین تر است زیرا موقعیت جغرافیایی کشور ما و اقلیم متفاوت آن باعث شده است تا میوه های تازه و خشک پهن برگان و سوزنی برگان از لحاظ کیفیت برتر باشند.
علاوه بر همه اینها میوه های خشک مانند پسته، چارمغز، بادام، ممیز و سایر گیاهان دارویی مانند زعفران و زیره به صورت استاندارد بسته بندی شده و از طریق دهلیز های هوایی راهی بازارهای خارجی شوند.
مطمئنا دل ما برای تاجران ما می سوزد و امیدواریم که دیگر مالهایشان توسط هوسبازان عصبی و عقدهای، بیرحم و قصی القلب متضرر یا از بین نرود.
نه فقط اکنون این معادن از بین میروند، بلکه در گذشته نیز کالاهای بندر کراچی به قدری به تأخیر میافتاد که به آنها آسیب میرسید و یا هزینهها آنقدر بالا میرفت که تاجران افغان از کالاهای خود دلسرد میشدند، تمام این اتفاقات باعث میشد تا تاجران افغان از دلسرد شده و به تجارت از طریق پاکستان نه بگویند.
جامعه جهانی نیز از این مشکلات آگاه است، اما مشکل اصلی اینجاست که افغانستان محصور در خشکی است و دسترسی مستقیم به دریا ندارد، و کسی هم به اهداف این همسایه شرقی آگاه نیست که چی از تجار افغان میخواهند که در مقابل، این میزان مشکلات را ایجاد میکند؟
هیچ کس از ادعای مقامات پاکستانی سر در نمیآورد اما حتما انگیزهای پشت این مشکلات هست که تاجران افغان بدون اینکه از گنه خود آگاه باشند، آزار و اذیت میشوند، زیرا پاکستان هیچگاه با افغانستان در چوکات و قوانین بین المللی رفتار نمیکند و نه قوانین دیپلوماتیک را رعایت میکند.
کشورهایی که در خشکی قرار دارند و کشورهای همسایه در سواحل دریا قرار دارند، قوانینی برای تجارت از راه دریا دارند اما پاکستان در مقابل افغانستان این قوانین را زیر پا میگذارد و تا حد توان در مقابل تاجران افغان رفتار سلیقهای دارد که ضرر آن نه تنها به افغانها بلکه به خود پاکستان نیز آسیب می رساند.
همه اینها در حالی است که در آینده نزدیک که پروژه انتقال گاز تاپی از طریق افغانستان به پاکستان و سپس هندوستان می رود، آیا افغان ها نیز چنین اقداماتی را انجام می دهند قطعا نه، اما جای حیرت است که پاکستان بر اساس کدام عقده چنین کارهایی را انجام می دهد؟
اگر این اقدامات را به خط فرضی و بی پشتوانه دیورند وصل می کنند، مطمئن باشند که خط خیالی دیورند در اختیار هیچکس نیست و هیچ کس نمی تواند با چه کسی در مورد این خط تصمیم بگیرد زمان حق را به حقدار میسپارد این یک حرف واضح است، خیر اگر اکنون از زخم های این خط قدیمی از نظر اقتصادی و سیاسی خون میکشند!