چرا سیاست خارجی پاکستان در قبال افغانستان نتیجه معکوس داشت؟

در روز خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، رئیس سازمان اطلاعات نظامی پاکستان (ISI)، ژنرال فیض حمید، در حالی که در هتل سرینا کابل قهوه می‌نوشید، توسط یک خبرنگار دیده شد. خبرنگار از او پرسید: “آیا با رهبران طالبان دیدار خواهید کرد؟” ژنرال حمید پاسخ داد: “مطمئن نیستم” و به منصور احمد خان، سفیر وقت پاکستان در افغانستان، اشاره کرد و گفت: “شاید او این دیدار را ترتیب دهد.” خبرنگار پرسید: “امیدوارید چه اتفاقی بیفتد؟” و “فکر می‌کنید آینده افغانستان چگونه خواهد بود؟” ژنرال حمید با خنده پاسخ داد: “تازه رسیدم.” سفیر پاکستان نیز اضافه کرد: “ما برای صلح و ثبات در افغانستان تلاش می‌کنیم.”

این صحنه تأثیرات دوگانه‌ای بر جهان داشت: نخست، این تصور که همه چیز در افغانستان در دست پاکستان است، و دوم، نوعی اعتماد به نفس بیش از حد که پیامدهای جدی برای پاکستان داشت. اکنون ژنرال فیض حمید در بازداشت به سر می‌برد و با محاکمه نظامی روبه‌رو است.

پاکستان و طالبان: از حمایت تا دشمنی
فرستادن رئیس سازمان اطلاعات پاکستان به افغانستان در چنین زمان حساسی هزینه‌های سنگینی داشت. این سفر که معمولاً باید محرمانه می‌بود، به دلیل انتشار ویدیویی از مصاحبه ژنرال حمید، این تصور را در سطح بین‌المللی ایجاد کرد که پاکستان کنترل کاملی بر افغانستان دارد.

پاکستان تلاش کرد این برداشت را تغییر دهد و به بازیگران منطقه‌ای بگوید که طالبان پیروان سرسخت و وفادار آن هستند، اما کشورهای دیگر مستقیماً با طالبان ارتباط برقرار کردند و پیشنهاد پاکستان مبنی بر مدیریت کمک‌های بشردوستانه به افغانستان را رد کردند. این وضعیت، ضربه‌ای جدی به جایگاه پاکستان زد و سفر رئیس سازمان اطلاعات پاکستان را بی‌نتیجه ساخت.

چرخش طالبان و تنش‌های جدید
تحولات بعدی نشان داد که طالبان دیگر یک ابزار تحت کنترل پاکستان نیستند. در حالی که پاکستان طالبان را برای مقابله با اتحاد جماهیر شوروی سابق پرورش داده بود، این گروه اکنون مسیر خود را تغییر داده است. امروز روابط پاکستان و افغانستان به پایین‌ترین سطح خود رسیده است، زیرا پاکستان، طالبان را به عدم مقابله با گروه‌های تروریستی که در خاک افغانستان فعالیت می‌کنند، متهم می‌کند.

مرز تورخم به صحنه درگیری میان دو کشور تبدیل شده و هر دو طرف یکدیگر را به نقض‌های مختلف متهم می‌کنند. پاکستان همچنین دستور اخراج تمامی اتباع افغانستانی را تا ۳۱ مارس صادر کرده است، هرچند هزاران افغان از طریق روش‌های مختلف تابعیت پاکستانی گرفته‌اند.

پس از تسلط طالبان بر افغانستان، پاکستان شاهد افزایش حملات تروریستی بوده است. این کشور اکنون در رتبه دوم شاخص جهانی تروریسم قرار دارد. در داخل پاکستان، افزایش مشکلات امنیتی و گسترش گروه‌های شبه‌نظامی به نگرانی عمده‌ای برای شرکای استراتژیک و اقتصادی این کشور تبدیل شده است.

دلایل شکست سیاست پاکستان در قبال طالبان
دلایل متعددی برای نتیجه معکوس سیاست‌های پاکستان وجود دارد:

1. سیاست‌های وابسته به گروه‌های نیابتی
پاکستان از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی با گروه‌های نیابتی مختلف، از جمله مجاهدین و سپس طالبان، همکاری کرده است. اما این گروه‌ها به مرور زمان به یک بار سنگین تبدیل شدند. پاکستان هرگز نتوانست این گروه‌ها را به سمت یک روند سیاسی و خلع سلاح هدایت کند. حتی سیاست تفکیک “طالبان خوب” و “طالبان بد” نیز شکست خورد.

2. تغییر جایگاه ایدئولوژیک طالبان
پاکستان زمانی از ایدئولوژی جهادی حمایت می‌کرد، اما اکنون همین ایدئولوژی توسط مخالفانش مورد استفاده قرار گرفته است. طالبان دیگر صرفاً تحت فرمان پاکستان عمل نمی‌کنند و سیاست‌های مستقل خود را دنبال می‌کنند.

3. ظهور گروه‌های افراطی جدید
در طول سال‌ها، شاخه‌های مختلفی از گروه‌های نیابتی ظهور کرده‌اند. با از بین رفتن یک گروه، گروه‌های جدیدی با استراتژی‌های جهادی جدید و حتی خطرناک‌تر جایگزین شدند.

4. رها شدن تسلیحات پیشرفته در افغانستان
پس از خروج آمریکا، سلاح‌های پیشرفته‌ای در دست گروه‌های مسلح قرار گرفت که امنیت پاکستان را به شدت تهدید می‌کند.

چالش‌های پیش روی پاکستان
پاکستان اکنون با یک بحران خطرناک روبه‌رو است که امنیت و ثبات آن را تهدید می‌کند. در این شرایط، پاکستان باید با افغانستان وارد گفت‌وگو شود و شرکای منطقه‌ای را برای ایجاد یک فرآیند صلح پایدار درگیر کند. افزایش حملات شبه‌نظامیان و بحران اقتصادی، فشارهای داخلی و خارجی را بر دولت پاکستان افزایش داده است.

در نهایت، سیاست‌های پاکستان در قبال طالبان نتیجه‌ای معکوس داشته و اکنون این کشور در تلاش است تا راهی برای کاهش تهدیدهای امنیتی و ترمیم روابط منطقه‌ای خود پیدا کند.

مطلبی از نشریه شورای روابط بین الملل روسیه (ریاک)

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x