افغانستان از دیرباز با بحرانها و چالشهای گونهگون سیاسی، اقتصادی و اجتماعی روبهرو بوده است. مردم این سرزمین پس از حاکمشدن نظام جمهوریت در سال ۲۰۰۱ میلادی، به فردای روشن، ثبات پایدار و رفاه عامه امیدوار بودند؛ اما حقیقت آن است که نه تنها طی دو دهه گذشته از زمینههای موجود بهرهٔ درست گرفته نشد، بلکه بهدلیل حضور بیگانگان و مدیریت فاسد و ناکارآمد رهبران گذشته، فرصتها به بستر بحران و بینظمی تبدیل گردید.
نیروهای اشغالگر، افزون بر نقض استقلال کشور، خود نیز در پدیدآوردن بحرانها نقش آشکار داشتند، اما مسئولیت نخست در این میان، بهدوش زمامداران نظام فروپاشیدهٔ جمهوری است. گرچه بیگانگان برای اشغال کشور اهداف خاص خود را تعقیب میکردند، اما کسانی که بر مسند قدرت بودند، با سهلانگاری، آزمندی و سوءمدیریت، کشور را به سوی ناکامی و نابسامانی سوق دادند. آنان با تمام اخلاص برای تاراج منابع ملی کوشیدند، ولی زمانی که باید پاسخگو میبودند، برای پنهانساختن قصور خود، همهچیز را به دوش بیگانگان میانداختند و بار مشکلات مردم را نیز بر گردن آنان میگذاشتند.
زمامدارانی که زیر نام جمهوریت و در قالب گروهها و جریانهای گوناگون سیاسی به قدرت رسیده بودند، نه توانستند برای کشور سیاستگذاری درست و زیربنایی کنند و نه ساختارهایی پدید آورند که کشور را بهسوی عدالت، ثبات و پیشرفت هدایت نماید. بیشتر فرصتهایی که در جریان این بیست سال به میان آمده بود، بهسبب فساد گسترده و مدیریت نادرست همین افراد از میان رفت یا خود به عوامل بحران تبدیل شد.
اکنون یکی از حربههای رایج مقامهای پیشین این است که همچنان شکستها و ناکامیهای خود را به بیگانگان نسبت دهند و از سوی دیگر مخالفان خود(طالبان) را نیز به دلیل ادامهٔ جنگ، مقصر بدانند. این در حالی است که خود آنان هیچگاه برای حل اساسی بحرانها اقدامی نکردند و با ادارهٔ ناشایستهٔ خویش، کشور را بیشتر در گرداب فرو میبرند.
امروز که کشور به استقلال رسیده، حضور نیروهای بیگانه پایان یافته و حکومت سرپرست بر کشور حاکم شده است، همان چهرههای دیروز که اینک زیر نامهای مختلف در قالب گروههای پراکنده و مخالف، در مقابل با کشور عرض اندام میکنند، تلاش میکنند با انداختن بار مسئولیت بحرانها بر دوش حکومت کنونی، خود را تبرئه نمایند و مردم را فریب دهند. اما ملت اکنون آگاه شده و میداند که این گروه چه خیانت بزرگ و تاریخی در حق وطن مرتکب شدهاند.
برای حل مشکل، نخستین حل اینست که باید واقعیتها را پذیرفت. تا وقتی که زمامداران پیشین جمهوریت، به خطاها و مشکلات گذشته خود اعتراف نکنند، برای مردم راهحلهای شفاف و عملی ارائه ندهند و همچنان در صف گروههای نیابتی به خدمت بیگانگان ادامه دهند، جبران خیانت بزرگ ممکن نخواهد شد. مقاملت پیشین، با پافشاری بر سیاست انکار و غرور کاذب، نه مردم را قانع میکنند و نه میتوانند مسئولیت ناکامی تاریخی خود را بر دوش دیگران بگذارد.
صدای هندوکش