براساس نوشته اخیر خبرگزاری بی بی سی: آخرین تلاشهای دیپلماتیک هند برای برقراری ارتباط با دولت طالبان افغانستان نشاندهنده تغییری قابل توجه نگاه این کشور به واقعیت ژئوپلیتیک منطقه است.
این تغییر بیش از سه سال پس از آن صورت میگیرد که هند با یک شکست بزرگ استراتژیک و دیپلماتیک مواجه شد، زمانی که کابل به دست طالبان افتاد.
دو دهه سرمایهگذاری هند در افغانستان – از طریق آموزشهای نظامی، بورسیههای تحصیلی و پروژههای برجستهای مانند ساخت ساختمان پارلمان جدید این کشور – به سرعت نابود شد. سقوط کابل همچنین زمینه را برای نفوذ بیشتر رقبای منطقهای هند، بهویژه پاکستان و چین، فراهم کرد و جایگاه استراتژیک هند را تضعیف و نگرانیهای امنیتی جدیدی ایجاد کرد.
با این حال، هفته گذشته اخباری منتشر شد که نشاندهنده تغییرات مهمی برای هند بود. دیپلمات ارشد هندی ویکرام میسری، در دوبی با امیرخان متقی، وزیر خارجه موقت طالبان، دیدار کرد؛ این بالاترین سطح تعامل از زمان سقوط کابل تاکنون میان دو کشور است. طالبان در این دیدار علاقه خود را به تقویت روابط سیاسی و اقتصادی با هند اعلام کرد و این کشور را “یک قدرت مهم منطقهای با اقتصاد قوی” خواند.
گفته میشود مذاکرات بر گسترش تجارت و بهرهبرداری از بندر چابهار ایران متمرکز بوده است؛ بندری که هند برای دور زدن بنادر کراچی و گوادر پاکستان در حال توسعه آن است.
این دیدار چقدر اهمیت دارد؟ مایکل کوگلمن محقق موسسه تحقیقاتی ویلسون اظهار داشته که دهلی نو اکنون به رهبری طالبان مشروعیت ضمنی داده، مشروعیتی که طالبان از زمان بازگشت به قدرت از جامعه بینالمللی طلب کرده است.
او میگوید: «این واقعیت که این رفتار از سوی هند صورت گرفته، این موضوع را بسیار مهمتر کرده و همچنین یک پیروزی دیپلماتیک برای طالبان محسوب میشود.»
وزیر خارجه هند، جایشانکار، در سال ۲۰۲۳ اظهار داشت که هند “روابط تاریخی و تمدنی” با افغانستان دارد. هند بیش از ۳ میلیارد دالر در بیش از ۵۰۰ پروژه در سراسر افغانستان سرمایهگذاری کرده است، از جمله ساخت جادهها، خطوط برق، سدها، شفاخانه ها و کلینیک ها. همچنین افسران افغان را آموزش داده، هزاران بورسیه تحصیلی به دانشجویان اعطا کرده و ساختمان جدید پارلمان افغانستان را ساخته است.
این تلاشها بازتابی از یک واقعیت ژئوپلیتیک پایدار است. روزنامه ایندین اکسپرس نوشته: “صرفنظر از نوع حکومت در کابل همیشه میان دهلی و کابل روابط صمیمی وجود داشته است.”
جالب است که روابط میان دهلی و طالبان در حالی رو به بهبود است که تنشها میان افغانستان و پاکستان افزایش یافته می باشد. پاکستان ادعا میکند که گروه طالبان پاکستانی (TTP) از پناهگاههایی در افغانستان فعالیت میکند.
مایکل کوگلمن میگوید: «در حالی که پاکستان تنها عامل محرک تلاشهای هند برای نزدیک شدن به طالبان نیست، حقیقت این میباشد که دهلی با نزدیک شدن به یار نزدیک، حیاتی و طولانیمدت پاکستان، در رقابت همیشگی با پاکستان به یک پیروزی بزرگ دست مییابد.»
دلایل دیگری نیز برای این تلاش وجود دارد. هدف هند تقویت ارتباطات و دسترسی به آسیای مرکزی است که به دلیل عدم اجازه پاکستان به ترانزیت زمینی، دسترسی مستقیم به آن ممکن نیست. کارشناسان میگویند افغانستان کلید این هدف است. یکی از استراتژیها همکاری با ایران در توسعه بندر چابهار برای بهبود دسترسی به آسیای مرکزی از طریق افغانستان است.
کوگلمن میگوید: «برای دهلی آسانتر است که بر بخش افغانستان در این طرح تمرکز کند، با نزدیکتر شدن به رهبری طالبان که کاملاً از برنامههای هند حمایت میکند، این برنامهها به تقویت تجارت و ارتباطات افغانستان کمک خواهد کرد.»
بدیهی است که تلاشهای اخیر هند در افغانستان تحت رهبری طالبان به پیشبرد منافع اصلی این کشور کمک میکند: جلوگیری از تهدیدات تروریستی علیه هند، تعمیق ارتباط با ایران و آسیای مرکزی، و حفظ حسن نیت عمومی از طریق همکاریها.
معایب این رابطه چیست؟
مایکل کوگلمن میگوید: «خطر اصلی در تقویت روابط با طالبان خود طالبان است. ما درباره یک بازیگر افراطی صحبت میکنیم که روابط نزدیکی با گروههای تروریستی بینالمللی – از جمله گروههای پاکستانی – دارد و از دهه ۱۹۹۰ تاکنون تغییر چندانی نکرده است.»
او اضافه میکند: «هند ممکن است امیدوار باشد که اگر طالبان را در کنار خود نگه دارد، طالبان کمتر احتمال دارد به هند یا منافع آن آسیب بزند. و این مسئله ممکن است درست باشد. اما در نهایت، آیا میتوان به بازیگری مانند طالبان واقعاً اعتماد کرد؟ این سؤالی است که همچنان بر هند سایه انداخته، در حالی که این کشور به طور محتاطانه به دنبال پیشبرد این رابطه پیچیده است.»
آقای پراساد، با وجود نگرانیها درباره رفتار طالبان با زنان، هیچ عیب و ضرری در تعامل کنونی هند با افغانستان نمیبیند. او میگوید: «طالبان به طور کامل کنترل را در دست دارد. کنار گذاشتن طالبان و رها کردن آنها در وضعیت فعلی، به مردم افغانستان کمکی نخواهد کرد. مقداری تعامل با جامعه بینالمللی ممکن است دولت طالبان را تحت فشار قرار دهد تا رفتار خود را بهبود بخشد.»
آقای پراساد تأکید میکند که: «به یاد داشته باشید که طالبان به شدت به دنبال به رسمیت شناخته شدن است. آنها میدانند که این امر تنها پس از انجام اصلاحات داخلی ممکن خواهد بود. اصلاحاتی مانند بازگرداندن زنان به زندگی عمومی و احیای حقوق آنها برای آموزش، کار و مشارکت سیاسی.»