چرا هند این بار به جای مخالفت با طالبان یکجا شده است؟

در دهه 1990، زمانی که طالبان برای اولین بار از جنوب و جنوب غربی کشور سر برآوردند و در مدت کوتاهی در بخشهای بزرگ افغانستان پراکنده شدند، کنترل اکثر ولایات را به دست گرفتند، در آن زمان ایران، تاجیکستان و برخی کشورهای دیگر از جمله هند از جناح ضد طالبانی حمایت می کردند. هند نه تنها علیه طالبان اظهاراتی داشت بلکه در واقع با مخالفان مسلح ضد طالبان همکاری مالی داشت.

این وضعیت تا زمانی بود که رژیم طالبان با مداخله نظامی غرب پایان یافت و نظام جمهوری به جای آن با حمایت غرب برقرار شد. هند نیز از ابتدا از آن نظام حمایت کرد، و یکی از حامیان اصلی نظام جمهوری افغانستان بود.

برخلاف گذشته، این بار هند در تلاش است تا روابط خود را با طالبان بهبود بخشد. پس از قدرت گیر مجدد طالبان، هند سفارت خود را در کابل افتتاح کرد و پس از آن، سفارت دهلی نو نیز تا حدی از دیپلمات‌های سابق افغانستان خالی شد و به گفته منابع نزدیک به طالبان، آن را در اختیار طالبان قرار می‌دهند.

مقام های وزارت امور خارجه طالبان نیز گفته اند که در چند روز آینده به آنها اطلاع خواهند داد که ممکن است این کار انجام شده باشد.

سوال مهم این است که چرا هند این بار به جای مخالفت، حاضر به همکاری با طالبان است؟ این سوال با توجه به وضعیت منطقه ای و اقتصاد و قدرت رو به رشد هند بسیار مهم است.

بیشتر اوقات پاکستان در درگیری های داخلی افغانستان شامل بوده است، در دوره آخر طالبان نه تنها تندروهای پاکستانی در داخل افغانستان حضور داشتند، بلکه استخبارات پاکستان نیز به راحتی به هر نقطه از کشور ما دسترسی داشتند. یکی از خاطره تلخ آن دوره برای هند این بود که تندروهای پاکستانی برای آزادی دوستان خود یک طیاره هندی را ربودند و سپس به افغانستان آوردند که در مقابل آن مسعود اظهر و دیگران آزاد شدند و طیاره از میدان قندهار دوباره به هند تحویل داده شد.

هند دید که برای حامیان خود چه خرج هایی که نکردند، همه آنها هدر رفتند، از سوی دیگر پاکستان دو بار روی طالبان و جهادی ها سرمایه گذاری کرد، بنابراین نتایج بسیار مثمرثمر بود. مقامات هندی باهوش هستند، یک اشتباه را دوبار تکرار نمی کنند، برای همین این بار به جای مخالفت با طالبان، به توافق و دوستی روی آورده اند، که در نتیجه طالبان هم چراغ سبز نشان داده و رابطه آنها با پاکستان روز به روز بدتر می شود.

ما بیش از هرکس دیگری از وضعیت کشور خود آگاه هستیم، واضح است که گروه دولت اسلامی خراسان (داعش) تلاش زیادی برای به چالش کشیدن قدرت طالبان انجام دادند، اما طالبان با همکاری حامیان غربی خود (ایالات متحده)، شاخه خراسان داعش را نگذاشتند تا سر بلند کند.

یک عامل مهم در این زمینه این است که در طی نزدیک به بیست سال، پاکستان با طالبان و جنگجویان القاعده همفکر آنها نیز تجارت کرده است.

صدها نفر را دستگیر کردند و سپس در ازای مبالع زیادی دالر به امریکایی ها تحویل دادند، ژنرال پرویز مشرف، رهبر نظامی پاکستان نیز در کتاب خود (در خط آتش) به این موضوع اعتراف کرده است.

مشکلات پاکستان با طالبان نیز آنها را به یافتن یک جایگزین تشویق کرده است. بهترین جایگزین پاکستان در منطقه نمی تواند هیچ کشور دیگری جز هند باشد.

دوستی طالبان با هند این بار به نظر من ممکن می شود، زیرا طالبان ابزارهایی برای تحت فشار قرار دادن پاکستان دارند. بلوچ های بلوچستان و تحریک طالبان پاکستان آن وسیله هایی هستند که پاکستان با آنها تحت فشار قرار میگیرد.

این گفته که پاکستان از طالبان حمایت می کند، بنابراین آنها باید همیشه تحت کنترل آنها باشند، تا حدودی درست است، اما نمی تواند همیشه درست باشد. انسان ربات نیست که هر زمان که بخواهید بتوان با آن بازی کرد.

هر انسانی افکار خودش را دارد، منافع خودش را دارد و عقیده خودش را دارد این بار پاکستان همان مارگیری است که مارش، خودش را گزیده است.

آنها هیچ ابزاری برای فشار بر طالبان ندارند. آمریکا، چین، روسیه و دیگر قدرت‌های بزرگ می‌توانند اگر گروهی مانند طالبان حرف آنها را نپذیرد، در مقابل از گروه دیگری حمایت کنند و طالبان یا گروهی دیگر را به خواسته‌هایشان برسانند، اما در حال حاضر پاکستان در این موقعیت نیست.

علاوه بر مشکلات داخلی فراوان، شتابزدگی اقتصادی آن به حدی شده است که اگر گامی قاطع و صادقانه برداشته نشود، امکان خروج پاکستان از این وضعیت اقتصادی وجود نخواهد داشت. بنابراین در این شرایط نمی توان بر طالبان فشار وارد کرد که قطعاً خواسته ها و گفتگوهای آنها را می پذیرند.

از سوی دیگر، هند در موقعیتی قرار دارد که طالبان می توانند با آن دوست شوند و این دوستی به این می ارزد تا کشوری مثل پاکستان، از آنها ناراحت شود.

( ۸ صبح / ۲۶ دسمبر ۲۰۲۳)

 

 

 

 

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x