چرا پاکستان با داعش نمی جنگد؟

شاخه خراسان داعش در اواسط ماه مارچ دومین شکست بزرگ خود را متحمل شد، زمانی‌ که جدایی‌ طلبان بلوچ ـ که تعدادشان براساس گزارشات منتشر شده به صدها نفر می ‌رسید ـ حمله ‌ای ناگهانی و مرگبار را علیه چندین اردوگاه آموزشی داعش خراسان در منطقه مستونگ ایالت بلوچستان پاکستان آغاز کردند. آن‌ ها این اردوگاه‌ ها را محاصره و همه اعضای داعش حاضر در آن‌ جا را از بین بردند.

براساس گزارش‌ات، در این حمله حدود ۳۰ عضو داعش خراسان کشته شدند، از جمله اتباع ترکیه، هند، تاجیکستان و ازبکستان.

نخستین شکست بزرگ داعش خراسان در پی عملیات‌ های مرگبار ریاست عمومی استخبارات افغانستان در سال ۲۰۲۳ رخ داد که طی آن، بیشتر رهبران این گروه کشته و اکثر مخفیگاه‌ هایشان در افغانستان نابود شد. این عملیات‌ ها داعش را وادار به عقب‌ نشینی، جابه‌ جایی و سازگار شدن با این تلفات سنگین کرد.

حمله مستونگ از سوی جدایی‌ طلبان بلوچ را می ‌توان نخستین ضربه پیش  ‌گیرانه علیه یکی از «شبکه‌ های جهانی» داعش دانست، شبکه‌ ای که در حال برنامه ‌ریزی برای حملات مرگبار در منطقه و فراتر از آن بود. کشته ‌شدن اتباع خارجی در میان اعضای داعش، ضربه بزرگی به این گروه محسوب می‌ شود، زیرا این افراد معمولاً برای حملات بین‌ المللی استفاده می ‌شدند، به دلیل سهولت در سفر با پاسپورت‌ هایشان و مهارت‌ های ارتباطی ‌شان.

بیش از دو ماه پس از حمله به اردوگاه‌ های آموزشی‌ شان، داعش شاخه خراسان بالاخره اعتراف کرد که تلفات داده و وعده انتقام داد. در ویدیویی که اخیرا منتشر کرده ‌اند، تصویری از پُست «ایکس» زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه پیشین آمریکا در امور افغانستان را گنجانده‌ اند، کسی که نخستین بار از حمله مستونگ خبر داد و جزئیات آن را تأیید کرده بود.

گزارش‌ هایی مبنی بر وجود پناهگاه ‌های داعش در بلوچستان پاکستان نخستین‌ بار در سپتامبر ۲۰۲۳ از سوی افغانستان منتشر شد. در آن زمان، بیشتر ناظران این گزارش‌ ها را بی‌ اساس خوانده و آن را بخشی از پروپاگندای افغانستان علیه پاکستان دانستند.

اما اوضاع زمانی وخیم ‌تر شد که داعش چندین حمله مرگبار در افغانستان انجام داد که همگی توسط ریاست عمومی استخبارات افغانستان به اردوگاه‌ های داعش در بلوچستان پاکستان ردیابی شدند.

با وجود هشدارهای مکرر حکومت افغانستان، پاکستان هیچ اقدامی نکرد و این تهدید را کم ‌اهمیت تلقی کرد، در نتیجه، شبکه ‌های داعش مستقر در بلوچستان توانستند به حملات خود علیه افغانستان ادامه دهند. به همین دلیل است که گفته می ‌شود استخبارات افغانستان در حمله مستونگ نقش کلیدی داشته تا هم از داعش و هم از پاکستان انتقام بگیرد.

این حمله نه ‌تنها داعش را غافلگیر کرد، بلکه پاکستان را نیز، کشوری که همواره ادعاهای افغانستان درباره پناهگاه ‌های داعش در بلوچستان را بی‌ اساس می ‌خواند.

پس از حملات مرگبار داعش در ایران و روسیه در اوایل ۲۰۲۴، بسیاری از تحلیلگران امنیتی این حملات را بخشی از «کمپین عملیات جهانی داعش» دانسته و افغانستان را به ‌خاطر فراهم‌ کردن بستر این حملات مقصر دانستند.

اما آنچه متوجه نشدند این بود که پایگاه این حملات نه در افغانستان، بلکه در بلوچستان پاکستان بود، درست زیر چشم پاکستان.

برخی تحلیلگران از اینکه داعش که در افغانستان به ‌شکل مشهودی در حال تضعیف بود، ظاهراً از خاک افغانستان حملات جهانی انجام می ‌دهد، شگفت زده بودند، چرا که این تحلیل منطقی به ‌نظر نمی ‌رسید.

در میان این هرج ‌و مرج، تنها یک کشور به ‌نظر می‌ رسید که هیچ نگرانی ندارد: پاکستان. مقامات این کشور می‌ دانستند که داعش اغلب با افغانستان مرتبط دانسته می ‌شود، و جامعه بین ‌المللی، به ‌ویژه تحت حکومت کنونی افغانستان، همچنان کابل را مسئول بی ‌ثباتی ناشی از داعش خواهد دانست.

با این حال، سخت است باور کنیم که نهادهای استخباراتی پاکستان از رشد داعش در بلوچستان بی‌ اطلاع بوده‌ اند. شواهدی که ایران و روسیه طی تحقیقات خود درباره حملات کرمان و مسکو گردآوری کردند، در نهایت به همان نتیجه رسید: مرکز عملیات تروریستی جهانی داعش نه افغانستان، بلکه ایالت بلوچستان پاکستان بوده است. سرانجام، طراحان اصلی این حملات در همان ایالت بلوچستان شناسایی شدند.

 

در مارچ ۲۰۲۵، زمانیکه رئیس‌ جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، به ‌صورت علنی از پاکستان برای بازداشت و تحویل عضو داعش، شریف ا‌الله (مرتبط با حمله در دروازه ابی) تشکر کرد، اسلام ‌آباد اعتماد به ‌نفس یافت که عملیات‌ های به ‌اصطلاح ضد داعش خود را رسانه ‌ای کند تا این واقعیت را پنهان سازد که داعش در کشورش پناهگاه دارد.

قابل‌ توجه است که تقریباً همه بازداشتی ها و عملیات ‌های استرداد پاکستان با انگیزه ‌های استراتژیک انجام شده ‌اند.

لیست عملیات‌ های کلیدی پاکستان برای بازداشت و استرداد اعضای داعش برای کشورهای دیگر:

  1. شریف الله، عضو داعش و مرتبط با حمله در دروازه ابی، بازداشت و به آمریکا تحویل داده شد (پاکستان در زمانیکه متهم به حمایت از تروریسم بود، از این طریق وجهه بین ‌المللی ‌اش را بهبود بخشید).
  2. عادل پنجشیری و عبدالله کویته، طراحان بمب‌ گذاری کرمان، بازداشت و به ایران تحویل داده شدند.
  3. ابو منذر (تبعه تاجیک)، طراح حمله تالار شهر مسکو، بازداشت و به روسیه تحویل داده شد.
  4. چهار عضو آذری داعش نیز بازداشت و به جمهوری آذربایجان تحویل داده شدند.

(تقریباً همه این بازداشتی ‌ها در ایالت بلوچستان انجام شده‌ اند)

پاکستان که می ‌دانست این بازداشت ‌ها پرسش ‌هایی را برمی ‌انگیزد ـ مثل اینکه این افراد در پاکستان چه می ‌کردند و مگر پایگاه داعش در افغانستان نبود؟ ـ تلاش کرد با استفاده از رسانه‌ های دولتی و حساب‌ های کاربری‌ اش در شبکه اجتماعی ایکس، روایت را تغییر دهد.

این عملیات‌ ها به‌ عنوان موفقیت‌ های ضدتروریستی بازنمایی شدند، با تیترهایی مانند: «تلاش شبکه جهانی داعش برای استقرار در کشور ناکام ماند».

به این ترتیب، پاکستان خود را به ‌عنوان بازیگر کلیدی در جنگ جهانی علیه داعش معرفی کرد، در حالی ‌که توجه ‌ها را از این واقعیت منحرف ساخت که چنین شبکه‌ هایی چگونه در خاک خودش رشد کردند و حملاتی تا مسکو انجام دادند.

پس از حمله مستونگ، پرسش دیگری هم مطرح شد: چرا ارتش پاکستان، که خود را در خط مقدم جنگ جهانی علیه داعش می ‌دانست و دارای ارتش و نیروی هوایی عظیمی است، هیچ حمله ‌ای به این اردوگاه ‌های آموزشی انجام نداد؟

پاسخ ممکن است در ویدیوی منتشرشده از سوی داعش باشد. در این ویدیو، هنگام بحث درباره حمله مستونگ، داعش اعتراف می‌ کند که با جدایی ‌طلبان بلوچ یک «توافق عدم ‌تجاوز» داشته‌ اند که اکنون از سوی بلوچ‌ ها نقض شده است. این اعتراف بسیار معنادار است، چرا که جدایی ‌طلبان بلوچ از نظر ایدئولوژیکی دشمن داعش به ‌شمار می ‌روند.

با این حال، داعش توانسته بود با آن ‌ها صلح کند تا زمانیکه توافق شکسته شد. استفاده داعش از واژگانی مانند «خیانت» و «پشت ‌کردن» برای توصیف این حمله نشان می‌ دهد که آن‌ ها در مستونگ احساس امنیت می ‌کردند.

وقتی صحبت از توافق عدم ‌تجاوز داعش با بلوچ ‌ها می ‌شود، آیا ممکن است توافقی مشابه اما اعلام‌ نشده ‌ای نیز با ارتش پاکستان وجود داشته باشد؟

از زمانیکه داعش پناهگاه‌ هایش را به بلوچستان منتقل کرد، ارتش پاکستان هدف حمله‌ های آن قرار نگرفته است.

به ‌نظر می‌رسد داعش می‌ خواهد فعالیت ‌هایش را در داخل خاک پاکستان انجام دهد بدون آنکه ارتش این کشور را تحریک کند، برخلاف تحریک طالبان پاکستان و ارتش آزادیبخش بلوچستان.

چرا ارتش پاکستان باید اهمیت دهد به اینکه یک پلیس کشته می ‌شود، یا یک مولوی یا یک فرد اقلیت هدف قرار می ‌گیرد، یا بمب‌ گذاری انتحاری در یک تجمع ضد پاکستانی بلوچ یا گردهمایی یک حزب مذهبی انجام می ‌شود؟

البته کارمندان دولتی گاهی هدف قرار می ‌گیرند تا وانمود شود داعش علیه دولت پاکستان است، اما آیا این گروه می‌تواند مانند تی تی پی یا ارتش آزادیبخش بلوچستان عمل کند؟

گروهی که می‌ تواند بمبگذار انتحاری به افغانستان بفرستد، چرا نتواند یک هایلکس ارتش پاکستان را که در همان نزدیکی در حال حرکت است، هدف بگیرد؟ چیزی مشکوک است.

اکنون که پناهگاه ‌های داعش در بلوچستان هم تأیید و هم مورد حمله قرار گرفته، و اسطوره ‌ی «پاکستان در خط مقدم جنگ با داعش» فرو ریخته، باید دید بازی بعدی پاکستان چه خواهد بود …

تحلیلگر مسائل امنیتی

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x