زمانی که در سال 2001 میلادی، نیروهای اشغالگر بین المللی به رهبری امریکا به افغانستان حمله کردند و جغرافیا و شهروندان این کشور را به گروگان گرفتند. از همین رو از راه های مختلفی برای جلوگیری از نفوذ مخالفان خود استفاده می کردند، در جنگ فیزیکی با ابزارهای پیشرفته و در عرصه فکری و فرهنگی با کمک دوستان فکری خود به عرصه رسانه پرداختند.
سفارتخانه های غربی و دیگر نهادهای بین المللی صدها رسانه صوتی، تصویری و مکتوب ساخته و صدها میلیون دالر را برای خاموشی فکری ملت افغانستان خرج کرده اند. بر اساس احصائیه ها، در دو دهه گذشته 3578 موسسه رسانه ای در افغانستان ثبت شده است که شامل 972 رسانه صتی و تصویری، 937 موسسه فرهنگی و 1660 رسانه چاپی مانند روزنامه، مجله، نشریه کتاب و غیره می باشد.
به گزارش آژانس حمایت از خبرنگاران، افغانستان تا 15 آگست 2021 دارای 547 رسانه صوتی، چاپی و تصویری بود، اما پس از خروج کمک کنندگان خارجی، تعداد 231 رسانه بسته و تعداد رسانه های فعال به نصف رسیده است. حدود 11857 نفر که از این تعداد 3000 نفر زن بودند به عنوان خبرنگار در این رسانه ها ثبت نام کرده بودند که با خروج کشور های اسپانسر تعداد زیادی از این افراد را با خود بردند.
اگرچه این افراد در جنگ فکری و فرهنگی مرتکب جنایاتی شده بودند که ممکن بود توسط یک محافظ افغان نیروهای خارجی انجام نشده باشد. اما هنوز هیچ محاسبه ای انجام نشده است. گرچه با واردات اندیشه و فرهنگ و کلتدر بیگانه به رسومات فرنگ دهاتی و بنیادهای دینی افغانستان حمله کردند و ملت را بدون طناب به جامعه جهانی گره زدند، اما با این حال امارت اسلامی یکی با این دشمن محاسبه نکرد و مانند دیگران آنها را بخشید و حتی از آنها حمایت کرد.
امارات فقط سه شرط اساسی را برای معیاری ساختن وضع کرد. اینکه همه نشرات بر خلاف مبانی دینی، ساختارهای فرهنگی و منافع ملی نباشد، دیگر محدودیتی برای آن ها اعمال نشد. اینکه عقبنشینی بینالمللی مستقیماً شروعی برای تضعیف رسانهها بود، شاید این یک نشانه عینی باشد، که رسانهها در اصل چه کسانی بودند، چه کسانی از آنها حمایت مالی نیکردند، برای چه و چگونه؟ و مفهوم آزادی بیان در تهاجم خارجی چه بود؟
امارت اسلامی با آمدن خود مسئولیت رسانه ای خود را در قبال رسانه ها نشان داد و در چارچوب ارزش های اساسی به رسانه ها آزادی داد. این که بین المللی ها هزاران خبرنگار را در هنگام فرار از افغانستان دوست خود کردند و به خاطر محدود کردن آزادی بیان از آدرس های مختلف اشک ریختند، این موضوع را می رساند که بیش از جنگ فیزیکی آنها از ترک جنگ فکری و فرهنگی ناراحت هستند. آنها در اینجا سرمایه گذاری زیادی کرده بودند و با خروج شان دیدند که گروه آموزش دیده شان برای این قسمت نیز در بخش فکری از بین رفت.
ایالات متحده به رسانه ها و فعالیت های مطبوعاتی توجه زیادی داشت زیرا آنها رسانه ها را سلاحی ارزشمندتر و خطرناکتر از بمب، طیاره، تانک و سایر تجهیزات تخنیکی می دانستند. امریکا با همین رسانه شعارهای دروغین «دموکراسی»، «آزادی بیان» و «حقوق بشر» را منتشر کرد و ملت ها را از نظر فکری و فرهنگی تسخیر کرد و این راه راه آسان ترین راه برای رسیدن به اهداف شیطانی و مرموز خود تشخیص داده بود.
بر اساس معلومات من، وزارت اطلاعات و فرهنگ کوشش های خود را در این زمینه آغاز کرده و متعهد است که با موافقت و مشوره همه ارگان های ذیربط، قانون جدیدی را برای رسانه ها ایجاد کند، قانونی که در راستای منافع رسانه ها، احترام به نظام و حفظ منافع و ارزش های ملی است.
در این راستا، قبلاً یک کمیسیون رسانه ای ایجاد شده است که نتایج ملموسی برای همه طرف ها به دست آمده است. وزارت اطلاعات و فرهنگ نمی خواهد که هیچ رسانه ای به دلیل سقوط یا مشکلات اقتصادی بسته شود. فعلاً مالیات، قبوض برق و سایر تسهیلات لازم را کاهش داده و قصد دارد در آینده نیز به این کار ادامه دهد.
اگر دنیای غرب می خواهد سیاست های خود را بر ما تحمیل کند، ابتدا باید با خود و متحدانش به توافق برسد که بدون هیچ قید و شرطی به سازمان های رسانه ای آزادی بدهد، فرهنگ شرق باید بدون سانسور در غرب گسترش یابد و مانعی برای گسترش مبانی اسلام سیاسی ایجاد نکند.
در پایان از جامعه جهانی می خواهیم که به جای انتقاد از آزادی بیان و دیگران، عاقلانه بیندیشند، با افغانستان به عنوان یک کشور عضو تعامل داشته باشند و به ارزش های آن احترام بگذارند.