چگونه بوش و رامسفلد از 11 سپتمبر به عنوان فریبی برای حمله به افغانستان و ویران سازی آن استفاده کردند
دوشنبه بیست و دومین سالگرد حملات فاجعهباری است که ایالات متحده را در 11 سپتامبر 2001 به خاک نشاند و نزدیک به 3000 نفر را کشت و جهان را برای همیشه تغییر داد.
اتفاقاتی که در آن روز سرنوشت ساز رخ داد هنوز در هاله ای از ابهام است. بر اساس گزارش های مختلف، گروهی از هواپیماربایان از یک بازرسی امنیتی در پورتلند عبور کردند و در پروازی به بوستون سوار شدند و در حدود ساعت 5:45 صبح با پرواز شماره 11 خطوط هوایی آمریکا به مقصد لس آنجلس رفتند.
این پرواز دارای هشت خدمه، 76 مسافر و پنج هواپیماربا بود.
پرواز دیگری به نام پرواز 175 امریکن ایرلاینز، دقایقی بعد با 9 خدمه، 51 مسافر و 5 هواپیماربای از بوستون به مقصد لس آنجلس پرواز کرد.
از واشنگتن دی سی، 30 دقیقه بعد، پرواز 77 هواپیمایی امریکن ایرلاینز به مقصد لس آنجلس با شش خدمه، 53 مسافر و پنج هواپیماربا پرواز کرد.
پس از آن پرواز 93 خطوط هوایی یونایتد سانفرانسیسکو با هفت خدمه، 33 مسافر و چهار هواپیماربای در نیوآرک به پرواز درآمد.
پرواز شماره 11 حوالی ساعت 8:46 صبح به طبقات متعدد برج شمالی برخورد کرد و به زودی پرواز 175 در بسیاری از طبقات برج جنوبی سقوط کرد و موجی از ترس و وحشت را در سراسر کشور ایجاد نمود.
نیم ساعت بعد، پرواز 77 به پنتاگون برخورد کرد و 59 نفر در هواپیما و 125 نفر در زمین کشته شدند.
برج جنوبی در عرض چند ثانیه فروریخت و بیش از 800 نفر را در داخل و اطراف آن کشته و به دنبال آن فروریختن برج شمالی که بیش از 1600 نفر را در داخل و اطراف مجموعه کشته شد، به دنبال داشت.
بلافاصله پس از آن، پرواز 93 در نزدیکی شانکسویل، پنسیلوانیا، پس از اینکه مسافران و خدمه وحشت زده داخل کابین خلبان شدند، سقوط کرد.
پس از این حملات، دولت جورج بوش به اصطلاح «جنگ جهانی علیه تروریسم» را آغاز کرد که یک ماجراجویی نظامی فاجعهآمیز بیدقت بود. افغانستان که در آن زمان توسط طالبان اداره می شد، اولین میدان جنگ شد.
بوش در 20 سپتامبر 2001 اعلام کرد که جنگ ایالات متحده علیه تروریسم با القاعده آغاز خواهد شد اما به اینجا ختم نمی شود. او قطعا نقشه های دیگری داشت و بهانه ای عالی برای اجرای آنها به دست آورد.
در 7 اکتبر 2001، زمانی که ایالات متحده و متحدان ناتو آن بمباران ویرانگر را در افغانستان آغاز کردند، دونالد رامسفلد وزیر دفاع وقت ایالات متحده گفت که هدف از بین بردن مخفیگاه های طالبان و القاعده در سرزمین هندوکش است.
رامسفلد بدون اینکه منظورش از “آن” مشخص شود، گفت: “بزرگ و عظیم باش – همه چیز را پاک کن، چیزهای مرتبط و غیر مرتبط.”
به دستور بوش و رامسفلد، این کشور محصور در خشکی با بمبافکنهای استراتژیک B-52 Stratofortress، AC-130 Spectre و پهپادهای MQ-9 بمباران شد و کشته ها و ویرانی های بسیاری را از خود بجای گذاشت.
این واکنش آشکارا و بی پروا، قضاوت نادرست و نامتناسبی بود که در نهایت به جنگی طولانی منجر شد که برای سال ها جان ده ها هزار نفر را از افغانستان گرفته تا عراق و فراتر از آن را گرفت.
جنگ بیمعنا، که عملیات آزادی پایدار نامیده شد، جنگی که حمایت های غیرحزبی علاوه بر حمایت های جمهوریخواهان و دموکراتها را پیدا کرد، آنها از تصامیم بوش و رامسفلد گرد حمایت کردند، بدون اینکه به عواقب آن فکر کنند.
اگر نابود کردن القاعده و طالبان یا از بین بردن اسامه بن لادن اهداف کلیدی عملیات نظامی بود، نیروهای اتحاد به رهبری ایالات متحده مدت ها پیش آن را انجام داده بودند.
اما هدفشان چیز دیگری بود، آنها از حملات 11 سپتامبر به عنوان دستاویزی برای حمله و اشغال افغانستان استفاده کردند و این کشور غنی از مواد معدنی که به لحاظ استراتژیک بین آسیای مرکزی و جنوبی واقع شده است را مطیع خود ساختند.
بر اساس گزارش های متعدد، بوش و رامسفلد حتی پیشنهاد طالبان برای آتش بس برای اجتناب از درگیری نظامی را رد کردند.
این گروه پیشنهاد داده بود که بن لادن را برای محاکمه به کشور ثالثی تحویل دهند و حتی با کنار گذاشتن سلاح ها و به رسمیت شناختن دولت تحت حمایت ایالات متحده به رهبری حامد کرزی موافقت کرده بود اما این پیشنهاد توسط ایالات متحده رد شد.
این همان بن لادن، متحد سابق سیا بود که متولد عربستان بود و در طول جنگ سرد به عنوان یک جنگجوی مزدور علیه نیروهای شوروی در افغانستان استفاده می شد.
آناند گوپال، روزنامهنگار قدیمی و نویسنده کتاب «هیچ انسان خوبی در میان زندگان وجود ندارد: آمریکا، طالبان و جنگ از دریچه چشم افغان ها »، در مصاحبهای در سال 2015 گفت که رهبری ارشد طالبان به طور غیرقابل انکاری تلاش کرده است که بلافاصله پس از حملات امریکا تسلیم شود.
وضعیت در آن زمان اینگونه بود بنا به گفته بوش: “شما یا با ما هستید یا علیه ما.” هدف آمریکا جنگ با تروریسم بود و اینکه دشمنانش میخواستند طرف خود را عوض کنند چیزی بود که به راحتی با ایدئولوژی مبارزه با تروریسم همخوانی نداشت.
طالبان در نامه ای به حامد کرزی، پیشنهاد داده بود که دست از سلاح بر می دارند و دولت او را به رسمیت می شناسند که این درخواستی طالبان توسط گل آغا شیرزی نادیده گرفته شد.
گل اغا شیرزی آنها را در ماه های پس از تهاجم ایالات متحده توسط اداره استخبارات حکومت که توسط سیا نظارت می شد، زندانی و شکنجه می کرد. برخی از این شورشیان زندانی بعداً در زندان مخوف گوانتانامو انتقال یافتند.
مردم آمریکا که در ابتدا از ایده اقدام نظامی علیه عاملان حملات 11 سپتمبر حمایت می کردند، در نهایت به مخالفان سرسخت جنگ در افغانستان تبدیل شدند، زیرا جنگ بی پایان ادامه داشت.
امروز، تمام جهان از کشتار غیرنظامیان بی گناه در حملات هواپیماهای بدون سرنشین ایالات متحده، اعدام های غیرقانون در طول حملات شبانه، بازداشت های غیرقانونی، شکنجه های زندان و حمایت از جنگ سالاران سابق و فرماندهان شبه نظامی اطلاع دارند.
جنگ فاجعهبار در آگست 2021 به پایان رسید، همانطور که در اکتبر 2001 آغاز شد – به شکلی خشن، بینظم، آشفته وار و بی حساب و بی کتاب.