… اجمل می گوید که این آلودگی ها همگی بعد از آن موشک ها و راکت ها ایجاد شدند. شما میتوانید بوی مواد شیمیایی را حس کنید. ما این مواد های شیمیایی را نفس می کشیدیم. ارتش ایالات متحده سیستم راکت توپخانه با تحرک بالا، معروف به HIMARS، و سیستم موشکی تاکتیکی ارتش یا ATACMS، هر دو سلاح هدایت شونده زمین به زمین، را در افغانستان مستقر کرده بودند. طیف گسترده ای از موشک ها و راکت ها حاوی پیشران هایی با ویژگی های خطرناک شناخته شده از جمله پرکلرات، ماده اصلی سوخت موشک و راکت است که می تواند بر عملکرد تیروئید تأثیر بگذارد، ممکن است باعث سرطان شود و به مدت طولانی در محیط باقی بمانند. نیروهای آمریکایی همچنین متهم به استفاده از مهمات بالقوه سمی اورانیوم ضعیف شده (DU) در افغانستان هستند، همانطور که در عراق انجام دادند، اگرچه آنها این ادعا را رد کرده اند. وزارت امور کهنه سربازان ایالات متحده (VA) می گوید قرار گرفتن در معرض اورانیوم ضعیف شده هیچ تأثیری بر کلیه های سربازان آمریکایی نداشته است، اما ارتباط احتمالی با تراکم و فشردگی استخوان وجود دارد.
اجمل میگوید یکی از راکت ها به خانه یکی از بستگان نزدیک او اصابت کرد و هر دو خانه را ویران ساخت. همسرش در آن زمان از پسرشان محمد طاها باردار بود. این پسر که اکنون 10 ساله است، جوش هایی روی پوست سر خود دارد که لکه های خارش دار طاسی ایجاد می کند و از بدو تولد بیمار بوده است. اجمل، سه برادرش و خانوادههایشان تنها در 160 متری میدان هوایی، در منطقهای به نام قلعه گل جان زندگی میکنند. نه نفر از اعضای خانواده بزرگ اجمل مشکلات جدی سلامتی دارند. دو پسر او از بدو تولد از مشکلات قلبی رنج میبرند – سوابق پزشکی نشان میدهد که یکی از آنها سوراخی در قلبش دارد – و دختر 15 سالهاش سوما، بثورات پوستی مزمن دارد که در پشت، سینه و رانهای او کشیده شده است.
گزارشهای مشابهی از مسائل صحی شایع و غیرعادی که تمام خانوادهها را تحت تأثیر قرار میدهد در روستاهای اطراف پایگاه معمول است.
ولی الرحمن، 26 ساله، از گرمای شدید 42 درجه سانتیگراد ماه جون زیر یک آلاچیق سیمانی در زمین زراعتی خود که در کنار خانه اجمل قرار دارد، استراحت می کند. رحمان همراه پدرش، برادر، خواهر شوهر، عمو و برادرزادهاش از 22 سال پیش در اینجا زندگی میکنند. طبق گزارش داکترانشان که من بررسی کردم، همه مشکلات کلیوی دارند، از کلسیفیکاسیون کلیه و سنگ کلیه گرفته تا نارسایی کلیه. همچنین پسر و برادرزاده اش نیز مشکلات تنفسی دارند.
داکتران به رحمان گفتهاند که او نیاز به پیوند کلیه دارد، که متاسفانه توان پرداخت هزینه آن را ندارد.
خانواده آنها از غذایی که در مزرعه خود پرورش می دهند، که توسط نهری آبیاری می شود، تغذیه می کنند – هیچ انتخاب دیگری وجود ندارد. او مشکوک بود که نهر آلوده به فاضلاب در کنار خانهشان دلیل مشکلات سلامتی خانوادهاش است، بنابراین چاهی در داخل خانه آنها برای آب آشامیدنی حفر کرد. حالا او فکر می کند که چاه حفرشده، آبش آلوده شده است. مدت کوتاهی پس از اینکه خواهرزاده ها و برادرزاده های جوانش شروع به استفاده از آن کردند، آنها نیز بیمار شدند.
چاه های آب زیرزمینی منبع اصلی آب آشامیدنی مردم افغانستان هستند. گزارشی از سال 2017 که در مجله علمی Environmental Monitoring and Assessment منتشر شد، کیفیت آب را برای نیمی از کشور ترسیم کرد و طیف وسیعی از مواد سمی بالقوه از جمله بور و همچنین سطوح بالای آرسنیک و فلوراید را در چندین منطقه یافتند. اگرچه برخی از این مواد می توانند به طور طبیعی وجود داشته باشند، اما با استفاده صنعتی نیز مرتبط هستند. سایر مطالعات کیفیت آب که در مناطق منتخب در افغانستان انجام شد، نیکل، جیوه، کروم، اورانیوم و سرب را نشان داد – فلزات سنگینی که میتوانند به بدن آسیب جدی بزنند، از اختلال در رشد ذهنی و جسمی کودکان بگیرید تا آسیب های کلیوی.
در فاصله چند دقیقه ای از زمین های زراعتی رحمان، جاده خاکی وسیعی قرار دارد که به موازات شاهراه جلال آباد – تورخم امتداد دارد. در طرف دیگر زمین های زراعی قرار دارد. در اینجا، با خان محمد ملاقات میکنم که او از میان یک مزرعه ای در ناحیه ۹ جلالآباد، در حدود 90 متری پایگاه، عبور میکند. محمد زیر سایه درخت کوچکی می ایستد و می نشیند و پاهایش را زیر خود جمع می کند. او 20 سال است که در این زمینها کار میکند و به یاد میآورد که چگونه موترها از پایگاه های خارجی، دو نوع زباله را حمل میکردند و در جایی که او کاشت میکرد، میریختند.
او می گوید: “یکی از آنها سبز – آبی رنگ بود که گیاهان را از بین می برد. دیگری یک ماده شیری سفید مایل به خاکستری بود که بوی بسیار بدی مانند اسید داشت. گاهی اوقات آنها ترکیبی از هر دو را می ریزند.”
در همین زمان، یک گروه شش نفره از زارعین از زمین های کناری، به ما می پیوندند.
عمر حیران 30 ساله به یاد می آورد که چگونه این موضوع ادامه داشته تا اینکه نیروهای امریکایی پایگاه را ترک کردند. “آن چیزها تانکرهای پر از زباله و کاغذ تشناب های آمریکایی بودند. تانکرها دو بار در روز، صبح و عصر، زباله ها را تخلیه می کردند. آب صابون سفید بود و کاغذ تشناب ها در آن بودند”.
پدر حیران که او نیز زارع است، در 9 سال گذشته مشکلات سلامتی بسیاری داشته است. او میگوید: “بعد از اینکه مریض شد، به من گفت وقتی در مزرعه کار میکنم دستکش بپوشم تا مثل او به فاضلاب ها دست نزدم”.
خان محمد با دو پسرش عمر (سمت چپ) و امین (راست) که هر دو مشکل کلیوی دارند، در زمین خود در کنار میدان هوایی جلال آباد ایستاده است
در حالی که زبالههای ساکنان محلی نیز به کانالهای شهر و محلهای دفن زباله کوچکتر در امتداد جادهها ریخته میشوند، قابل قیاس با زباله های عظیمی که از سمت پایگاه های خارجی سرازیر می شوند، نیست!
مایع آبی رنگی که محمد دیده بود در تشناب های سیار استفاده می شد. مواد شیمیایی به کار رفته در این تشناب ها در دوزهای بالا می تواند برای سلامتی انسان سمی باشد. بر اساس مقاله ای از متیو ناسوتی، نظامی پیشین نیروی هوایی ایالات متحده که در مورد پاکسازی محیطی توصیه هایی داشته است، می گوید که تأسیسات تشناب ها در پایگاه های آمریکایی هم آب خاکستری و هم آب سیاه تولید می کردند. فاضلاب خاکستری از سینک و دوش می آمد. آنها باقی مانده صابون حاوی فسفات و سایر مواد شیمیایی را حمل می کردند. آب آلوده سیاه از تشناب ها می آمد. در حالی که ارتش آمریکا باید به قوانین سختگیرانه در مورد دفع زباله های توالت پایبند باشد، او گفت که در افغانستان هیچ محدودیتی برای آنها وجود ندارد.
زمانی که محمد و سایر روستاییان با پیمانکارانی که تانکرها را می راندند مواجه شدند، به آنها گفته شد که فاضلاب “به نفع محصولات کشاورزی است و محصول خوبی به همراه خواهد داشت و به ما یادآوری کردند که استفاده از فاضلاب ارزانتر از خرید کود است و همچنین برای استفاده به عنوان آب هم مفید است.”
گزارش سال 2021 توسط سیرا کلاب و مرکز اکولوژی نشان داد که حتی لجن فاضلاب موجود در کودهای آمریکایی می تواند حاوی مجموعه ای مضر از مواد شیمیایی از جمله دیوکسین ها، میکروپلاستیک ها، فوران ها، بی فنیل های پلی کلره (PCBs)، هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای و سطوح هشدار دهنده PFAS سمی باشد. – همچنین به عنوان “مواد شیمیایی برای همیشه” شناخته می شود – که ممکن است چندین دهه یا حتی قرن ها طول بکشد تا به طور طبیعی تجزیه شوند. PFAS همچنین در چندین ماده وجود دارد که معمولاً توسط ارتش ایالات متحده استفاده می شد، از جمله فوم هایی که برای مبارزه با آتش سوزی های مبتنی بر نفت استفاده می شود.
طبق گزارشها، تا اواسط سال 2022، ارتش ایالات متحده هنوز پاکسازی را در هیچ یک از صدها سایت وزارت دفاع در سراسر ایالات متحده که بهشدت آلوده به PFAS شناسایی شده بودند، آغاز نکرده بود.
مطالعات سطوح بالاتر، قرار گرفتن در معرض PFAS را با مجموعه ای از مشکلات سلامتی از جمله آسیب کبدی، بیماری های قلبی عروقی، افزایش خطر سرطان کلیه، افزایش خطر بیماری تیروئید و اختلال عملکرد سیستم ایمنی مرتبط دانسته اند. در ماه جون 2023، یک بررسی از سوی فدرال صورت گرفت که برای اولین بار ارتباط مستقیم بین PFAS و سرطان بیضه را در هزاران تن از نیروهای آمریکایی ثابت کرد. زنان باردار در معرض PFAS در معرض خطر افزایش فشار خون و دیابت هستند. نوزادان در رحم و نوزادان به دنیا آمده نیز آسیب پذیر هستند، زیرا مطالعات نشان داده اند که PFAS می تواند بر عملکرد جفت تأثیر بگذارد و در شیر مادر وجود داشته باشد. قرار گرفتن در معرض PFAS همچنین با کاهش وزن نوزاد هنگام تولد، اختلال رشد در نوزادان و افزایش خطر بیماری در مراحل بعدی زندگی مرتبط است.
حتی اگر چنین فاضلابی مراحل تصفیه را طی کند، تحقیقات نشان داده است که PFAS و سایر مواد شیمیایی سمی قابل حذف نیستند.
در سال 2017، آژانس ملی حفاظت از محیط زیست افغانستان یا NEPA اعلام کرد که 70 درصد از آب های زیرزمینی کابل برای مصرف روزانه شهروندان ایمن نیست و به باکتری های مضر، میکروب ها و مواد شیمیایی آلوده می باشند. این آژانس گفت که شهرهای بزرگ دیگر از جمله جلال آباد نیز با همین مشکل مواجه بودند.
پایتخت افغانستان (کابل) یک مرکز عمومی برای تصفیه فاضلاب داشت، تصفیه فاضلاب مکرویان، که هر ماه حداقل 21 هزار گالن فاضلاب خام را از تشناب های سیار در سفارت ایالات متحده و 12 هزار گالن از فاضلاب های مورد استفاده توسط نیروهای آمریکایی و نیروهای ائتلاف را انجام می دادند. به گفته مقامات افغان و شرکت Malika and Refa Environmental Solutions، شرکتی که به مقر ناتو در کابل و میدان هوایی بگرام خدمات رسانی می کرد، عنوان کرده است که همه این پساب ها به رودخانه کابل منتقل می شدند. این شرکت در سال 2018 کار خود را متوقف کرد و پساب تصفیه نشده به رودخانه ریخته شد و سپس به زهکشی شهر سرازیر شد و سلامت هزاران نفر از ساکنان اطراف را به خطر انداخت.
سازمان زمین شناسی ایالات متحده اشاره می کند که آلاینده های موجود در فاضلاب شامل فسفر، نیتروژن و آمونیاک است که باعث رشد بیش از حد گیاهان می شود – چیزی که محمد و سایر زارعین در مزارع خود مشاهده کردند. به گفته یک انجینر به نام فریدون (او فقط نام کوچک خود را ذکر کرد) که به مدت 12 سال در این پایگاه کار کرده بود، فاضلاب ریخته شده در مزارع اطراف میدان هوایی جلال آباد فرآیندهای تصفیه در پایگاه را طی نکردند.
محمد در خانهاش در کنار مزرعهای که کشاورزی میکند، توضیح میدهد که دو پسر کوچکترش از مشکلات جدی کلیوی رنج میبرند. او میگوید: “اما ما از علت دقیق بیماریهای آنها، چه آلودگی باشد یا چیز دیگری، اطلاعی نداریم. او به تخلیه فاضلاب ها مشکوک است.”
پسر بزرگش فاروق که مثانه اش مشکل دارد، با تعدادی از اسناد طبی خود که در آغوش دارد از خانه بیرون می آید. محمد انبوهی از اسناد را نشان می دهد – 44 گزارش داکتر به تنهایی برای پسر 7 ساله اش عمر وجود دارد که در کنارش نشسته است.
محمد می گوید که عمر از 1 سالگی مشکلات کلیوی داشته است. گزارشها را نگاه میکنم: داکتران در افغانستان و پاکستان او را به پلورال افیوژن (مایع در اطراف ریه)، آسیت متوسط (مایع در شکم) و بیماری مزمن کلیه و کبد تشخیص داده بودند. برادر 5 ساله او، امین، دچار مشکلات کلیوی شده است و آزمایش خون او نیز نشان می دهد که او نیز کم خون است. هر دو پسر به همراه مادر محمد، بی بی هارو، 60 ساله، هر روز به پدرشان در زمین کمک می کنند، محمد وضعیت پوست او را که هشت سال است به من نشان می دهد که در ابتدا قرمز بود و حالت چرکین داشت اما اکنون به منبع خارش دائمی تبدیل شده است.
عمر، از نوهاش میگوید، چهار سال است که نزد داکتر میرود. او در حال حاضر هنوز درد دارد. او هر روز در حال عذاب کشیدن است. سال گذشته او به یک شفاخانه مرکز بیماری های کلیوی در پاکستان رفت و می گوید که همین یک هفته پیش همراه او از نزد داکتر برگشتیم.
دختر عموی او بی بی آمنه و پسرعمویش حمیدالله که در مزرعه نیز کار می کنند، هر دو در پنج سال گذشته دچار مشکلات کلیوی بوده اند.
خواهرزاده و برادرزاده خان محمد، بی بی آمنه و حمیدالله نیز در مزرعه کار می کنند و در پنج سال گذشته از مشکلات کلیوی رنج می برند.
محمد به عمر که زیر بغلش لانه کرده نگاه می کند، می گوید: “وقتی سرفه می کند، خون بالا می آورد. تنها چیزی که داشتم یک تراکتور بود و آن را برای معالجه او فروختم. اکنون، داکتران در پیشاور می گویند که برای تعویض کلیه هایش به 5 میلیون روپیه پاکستانی (حدود 16 هزار دالر) نیاز دارند، اما من آنقدر پول ندارم.”
بی بی هارو در حالی که اشک روی صورتش جاری می شود به من می گوید که برادرش در اثر سقوط یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی در مزرعه کنار خانه ناشنوا شده است. او میگوید: “آنها هر شب در ارتفاع پایین پرواز میکردند و ما همیشه با ترس می خوابیدیم. آنها سال ها، ننگرهار را بمباران کردند و دود آنها آسمان ما را سیاه می کرد. آنها تمام نقاط افغانستان را آلوده کرده اند.”
داکتران شفاخانه دولتی جلال آباد بسیاری از مشکلات صحی بیماران خود را ناشی از آلودگی آب، هوا و خاک پایگاه آمریکایی می دانند. یکی از آنها را که داکتر لطیف نام دارد، در رستورانی متروک در مرکز شهر ملاقات می کنم. به محض اینکه سر یک میز بلند می نشینیم، برق قطع می شود. بادبزن های طلایی پرآذین بالای سرمان به آرامی متوقف می شوند و اجازه می دهند صدای شهر بیرون به داخل اتاق بیایند.
او توضیح می دهد که چگونه مسمومیت “آب” همراه با فلزات سنگین ممکن است به آلودگی ناشی از مواد شیمیایی مورد استفاده در تاسیسات نظامی یا باقی مانده های شیمیایی از سلاح ها و مهمات مرتبط باشد. به نظر او، این امر منجر به بسیاری از موارد مشکلات کلیوی و گاستروانتریت (بیماری التهاب معدهای رودهای) در شفاخانه شهر شده است، التهاب دستگاه گوارش از جمله معده و روده، که معمولاً توسط ویروسها، باکتریها یا سایر میکروبها ایجاد میشود. گاستروانتریت همچنین می تواند در اثر غذا یا آب آلوده به مواد شیمیایی و فلزات سنگین مانند آرسنیک، سرب، جیوه یا کادمیوم ایجاد شود. او همچنین می گوید: «خارجی ها هرجا که بمب انداخت کنند یا حملات هوایی انجام دهند، قطعاً آب آلوده می شود».
در طول سال ها، وزارت دفاع آمریکا با یک سلسله دوسیه های قضایی برای ایجاد آب های آلوده در پایگاه های خود در داخل و خارج از کشور، از جمله ادعای آلودگی ناشی از سوخت جت و اورانیوم ضعیف شده، مواجه شده است. در پاسخ به سؤالاتم از طریق ایمیل، فرماندهی مرکزی ایالات متحده یا سنتکام، تخلیه فاضلاب (سیاه یا خاکستری) توسط ارتش ایالات متحده در آبراه های افغانستان را تکذیب کرد و گفت که به جای آن از “تالاب ها/ حوضچه های جدا” با طراحی ویژه استفاده شده است که “مستقیماً به زمین راه پیدا نمی کنند.” این گزارش افزود که فاضلاب توسط پیمانکاران به تاسیسات کشور میزبان برای تصفیه و دفع “جمع آوری و انتقال داده شده است”. سنتکام همچنین گفت آخرین بار در 28 دسمبر 2020 یک گودال سوختگی در هوای آزاد را در افغانستان داشتند و آنچه ده ها تن از ساکنان محلی به من گفتند را رد کرد.
داکتر لطیف، که دو دهه را در شفاخانه جلال آباد گذرانده است، به من میگوید که موارد گاستروانتریت که دیده غیرعادی بوده است. او می گوید که در یک مقطع، ریاست صحت ملی تیمی را از کابل برای مشاهده بیماران و آزمایش آب فرستاد. متخصصان بیماری های عفونی تنها می توانند علت را “مواد شیمیایی” توضیح دهند. او میگوید که بیماران معمولاً پس از چند روز یا با مصرف آنتیبیوتیک بهبود مییابند، “اما ما بیمارانی با علائم AGE (گاستروانتریت حاد) و مشکلات تنفسی که در حال مرگ بودند، میدیدیم، و بنابراین فکر کردم که این نوعی مسمومیت شیمیایی آب ناشی از مواد شیمیایی مورد استفاده در جنگ است.”
داکتر لطیف اضافه می کند که، اما تشخیص قطعی مسمومیت شیمیایی به عنوان عامل گاستروانتریت دشوار است. داکتران در افغانستان فاقد منابع و تجهیزات کافی برای استنباط علل اولیه بسیاری از بیماری هایی هستند که روزانه مشاهده می کنند. سیستم ثبت سوابق که عمدتاً آنالوگ است و اغلب شامل جزئیات اولیه مانند منطقه و سن خانه نمی شود، به مشکلات آنها اضافه می کند.
اجمل شینواری به من گفت: «مردم سابقه طبی خانوادگی خود را نمیدانند و ما اغلب نمیتوانیم بیماران را بررسی و پیگیری کنیم، زیرا آنها به دلیل وضعیت جنگی یکسره در حال جابجایی هستند یا توانایی پرداخت هزینه بازگشت ندارند.»
ساکنان مقیم میدان هوایی جلال آباد در جریانی که از سوراخی در دیوار بلندی که پایگاه را احاطه کرده است، خود را شستشو می دهند
در چهار سال آخر جنگ، داکتر لطیف تعداد انبوهی از مریضان ولایت ننگرهار و ولایت همجوارشان یعنی کنر را معالجه نموده که اکثراً از گاستروانتریت حاد رنج می بردند. بیشتر این موارد از ولسوالی هایی هستند که در طول سال ها شاهد جنگ طولانی بوده اند، از جمله اچین، خوگیانی و شیرزاد در ننگرهار.
داکتر صباح الدین صبا، رئیس بخش ریوی شفاخانه جلال آباد، علل متعددی را برای مجموعه ای از بیماری های تنفسی در سراسر منطقه ذکر می کند. او می گوید که آلودگی هوا نیز می تواند ناشی از کار با ماده هایی مانند سیلیکون یا زغال سنگ باشد.
برخی از کشاورزان بیماری را دارند که ما به آن «ریه کشاورزان / farmer’s lung » می گوییم، زیرا در گرد و غبار مشغول وظیفه هستند.
اما او همچنین خاطرنشان میکند که “افغانستان توسط بمبها و حملات هوایی که مواد شیمیایی را که به مناطق اطراف پخش میشود و توسط مردم در اطراف تنفس میشود، ویران شده است. ما بیماران زیادی را با سرفه های مزمن می بینیم و وقتی سی تی اسکن قفسه سینه گرفتیم، متوجه سرطان ریه می شویم. بسیاری از بیماران دیگر به آسم برونش، COPD (بیماری انسدادی مزمن ریه)، برونشیولیت و آمفیزم مبتلا هستند.”
او معتقد است که برخی از این بیماران در معرض گرد و غبار تحریک کننده یا شیمیایی – باقی مانده از بمب ها – قرار گرفته اند. در سال 2018، بیمارانی از ولایت کنر سفر می آمدند از تنگی نفس و سرفههای خونی رنج می بردند و حتی عده ای جان های خود را از دست داده اند. شفاخانه هیچ سیستم جامعی برای مدیریت سوابق بیماران یا تجهیزات پیشرفته سم شناسی نداشت که داکتران را قادر بسازد تا تشخیص دهند که چه مواد شیمیایی باعث شده اند تا بیماران دچار مرگ شوند. آنها فقط کیت های آزمایش مواد مخدر را داشتند که توسط صندوق جمعیت سازمان ملل ارائه شده بود. داکترصبا میگوید دیگر بیماران با عفونتهای مرموز چشمی و خونریزی بینی به شفاخانه می آمدند که به عقیده او هر دوی آنها ناشی از یک ماده شیمیایی بوده است.
یک انکولوژیست افغان که بیش از 20 سال در ننگرهار کار کرده است، به من می گوید که او و سایر داکتران در این ولایت موارد بسیاری از سرطان، بیشتر ریه و لوزالمعده و پس از آن سرطان سینه را مشاهده می کنند. او می گوید که اکثر بیماران برای تداوی به پاکستان و هند می روند زیرا افغانستان بخش شیمی درمانی و سایر داروها را ندارد. بیماران اکثراً سرطان سطح 3 یا 4 دارند “چون معاینات منظم نمیشوند، زودتر از سرطان مطلع نمی شویم. من بسیاری از سربازان مبتلا به سرطان ریه را درمان کرده ام.”
او می افزاید: “اگر ما امکانات و یک سیستم خوب در اختیار داشته باشیم، تحقیقات زیادی انجام می دهیم، اما اکنون افراد فنی در اینجا نداریم.”
“اینجا افغانستان است، اگر مردم بر اثر سرطان بمیرند، چه کسی آن را ثبت خواهد کرد؟ کسی نیست که شمارش کند که چند نفر کشته شده اند. این اولین بار است که یک نفر به اینجا می آید و چنین چیزی می پرسد.”
ادامه دارد ….