چین در بگرام، آغاز فصل جدیدی از رقابت های ژئوپلیتیکی در افغانستان

در تحولی مهم که می ‌تواند چشم‌انداز امنیتی و اقتصادی منطقه را ب ه‌طور جدی تحت تأثیر قرار دهد، گزارش‌ هایی از حضور و فعالیت چین در پایگاه هوایی بگرام منتشر شده است. به گفته روزنامه تلگراف، چین از اوایل سال ۲۰۲۴ فعالیت خود را در این پایگاه آغاز کرده و اکنون عملاً اداره آن را به ‌دست گرفته است. هرچند پکن تاکنون حضور نظامی رسمی خود را در افغانستان اعلام نکرده، اما شواهد موجود از ساخت‌ و سازهای گسترده، نصب سامانه ‌های راداری جدید و بازسازی باندهای پرواز نشان می ‌دهد که این پایگاه استراتژیک به بخشی از طرح‌های بزرگ منطقه‌ای چین در قالب «ابتکار کمربند و راه» (BRI) بدل شده است.

پایگاه هوایی بگرام که در دهه ۱۹۵۰ توسط اتحاد جماهیر شوروی ساخته و در دوران اشغال آمریکا گسترش یافته بود، تا پیش از خروج نیروهای ناتو در سال ۲۰۲۱ مهم ‌ترین پایگاه نظامی ایالات متحده در افغانستان به ‌شمار می ‌رفت. این پایگاه نه‌ تنها دارای دو باند فرود مستقل و تأسیسات کامل لجستیکی بود، بلکه در سال‌ های اخیر به نماد حضور نظامی آمریکا در قلب آسیا تبدیل شده بود. اکنون، با آغاز حضور چین، این پایگاه بار دیگر به نقطه ‌ای کانونی در رقابت‌ های ژئوپولیتیکی بدل شده است.

تحلیلگران معتقدند که تسلط چین بر بگرام، بیش از آنکه نشانگر جاه ‌طلبی نظامی باشد، بخشی از راهبرد اقتصادی و امنیتی بلند مدت پکن در منطقه است. چین نه‌ تنها به منابع زیرزمینی افغانستان چشم دوخته، بلکه درصدد است از موقعیت جغرافیایی این کشور به‌ عنوان شاهراهی میان آسیای مرکزی، جنوب آسیا و غرب آسیا بهره ‌برداری کند. به ‌ویژه در شرایطی که چین به ‌دنبال تنوع‌ بخشی به مسیرهای صادراتی خود و دور زدن گلوگاه‌ هایی مانند تنگه مالاکا است، افغانستان می ‌تواند نقش یک کریدور جایگزین را ایفا کند.

در همین چارچوب، چین تاکنون سرمایه‌ گذاری ‌هایی در پروژه ‌های بزرگ افغانستان انجام داده است؛ از جمله امضای قرارداد ۵۴۰ میلیون دالری با شرکت نفتی CAPEIC برای استخراج نفت در حوزه آمو دریا، مشارکت در پروژه برق CASA-1000، و همکاری در طرح‌ های راه‌ آهن با کشورهای منطقه. همچنین پروژه معدن مس مس‌عینک که در اختیار کنسرسیوم MCC چین قرار دارد، یکی از پروژه‌ های بالقوه‌ با ارزش چند میلیارد دالری است که می ‌تواند در آینده ‌ای نزدیک فعال شود.

در بُعد سیاسی، حضور فعال چین در افغانستان با احتیاطی خاص همراه است. برخلاف روسیه که به ‌تازگی حکومت طالبان را به ‌رسمیت شناخته، پکن همچنان در برابر شناسایی رسمی طالبان مقاومت می‌ کند. وزارت خارجه چین بارها تأکید کرده که تشکیل حکومت فراگیر و رعایت حقوق زنان از شروط اصلی برای گام ‌های بعدی در روابط رسمی است. با این حال، حفظ سفارت چین در کابل و ادامه تعاملات اقتصادی، نشانه ‌ای از واقع ‌گرایی و اولویت ‌بخشی به منافع استراتژیک در سیاست خارجی پکن است.

این در حالی است که ایالات متحده نیز به ‌صورت ضمنی از این تحولات ابراز نگرانی کرده است. یک مقام ارشد دفاعی آمریکا در گفتگو با وال ‌استریت ژورنال هشدار داده که «گسترش حضور چین در افغانستان، ولو در قالب پروژه‌ های زیرساختی، می‌ تواند پیامدهای امنیتی گسترده‌ ای برای منطقه داشته باشد.»

واقعیت این است که تحولات اخیر، نمایانگر شکل‌ گیری نظم ژئوپولیتیکی تازه ‌ای در منطقه است؛ نظمی که در آن قدرت ‌هایی مانند چین و روسیه، به ‌واسطه خلأ ناشی از خروج آمریکا، در حال گسترش نفوذ خود در افغانستان و بازتعریف نقش این کشور در معادلات منطقه ‌ای ‌هستند. در این چشم‌ انداز جدید، افغانستان دیگر نه به‌ عنوان تهدید، بلکه به‌ مثابه شریکی بالقوه برای اتصال اقتصادهای منطقه و استخراج منابع استراتژیک دیده می‌ شود.

در مجموع، بهره ‌برداری چین از بگرام را می‌ توان یکی از برجسته ‌ترین نشانه‌ های عبور از دوران اشغال غربی به سوی بازتعریف نقش افغانستان در چارچوب قدرت ‌های آسیایی دانست؛ تحولی که نه‌ تنها مناسبات درون‌ منطقه ‌ای را دگرگون می ‌سازد، بلکه پیامدهای ژرفی برای رقابت‌ های جهانی در آسیای میانه و جنوب آسیا خواهد داشت.

مطلبی از نشریه اینتل نیوز

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x