چین در نقش داور، آغاز فصل نوین در مناسبات پرتنش کابل و اسلام آباد

در اواخر ماه می، نشست سه ‌جانبه ‌ای میان چین، پاکستان و افغانستان برگزار شد که می‌ تواند نقطه عطفی در دیپلماسی منطقه‌ ای و نیز روابط دوجانبه میان کابل و اسلام ‌آباد باشد. این نشست غیررسمی و پشت درهای بسته، به میزبانی امیرخان متقی، سرپرست وزارت خارجه افغانستان و با حضور یو شیاویونگ نماینده ویژه چین و محمد صادق نماینده ویژه پاکستان برگزار شد. این نشست بخشی از سازوکار گفتگوی سه‌ جانبه‌ ای است که از سال ۲۰۱۷ فعال بوده است.

در این نشست، تمرکز بر اقدامات عملی برای افزایش اعتماد سیاسی، هماهنگی در مقابله با تروریسم و ترویج ادغام اقتصادی بود، موضوعاتی که نه ‌تنها نقش میانجی ‌گرانه چین را تقویت می ‌کند، بلکه نشان از افزایش نفوذ آن در نظم نوظهور منطقه ‌ای دارد.

اهمیت این همکاری سه‌ جانبه زمانی بیشتر می ‌شود که آن را در بستر شرایط ناپایدار سیاسی و تنش‌ های اخیر نظامی میان هند و پاکستان بررسی کنیم.

تنش‌ های تاریخی میان افغانستان و پاکستان ریشه در عوامل قومی، تاریخی و استراتژیک دارند. در مرکز این تنش‌ ها، خط مرزی دیورند قرار دارد که در سال ۱۸۹۳ میان بریتانیای هند و امارت افغانستان امضا شد. افغانستان هیچ ‌گاه این خط را به عنوان مرز رسمی به ‌رسمیت نشناخت و ایده وحدت پشتون ‌ها در دو سوی مرز، همواره تهدیدی برای امنیت ملی پاکستان تلقی شده است. طالبان نیز این موضع تاریخی افغانستان را ادامه داده ‌اند.

روابط طالبان و پاکستان از میانه دهه ۱۹۹۰ آغاز شد، زمانی که طالبان به‌ سرعت در افغانستان قدرت گرفتند. گزارش ‌هایی وجود دارد که نشان می ‌دهد سازمان استخبارات ارتش پاکستان (ISI) در آن دوره حمایت لجستیکی، مالی و نظامی از طالبان به‌عمل آورده است، حمایتی که نقشی حیاتی در پیشروی طالبان در برابر ائتلاف شمال ایفا کرد.

با این حال، پس از بازگشت طالبان به قدرت در ۲۰۲۱، انتظارات پاکستان در خصوص عمق استراتژیک و نفوذ عملیاتی بر طالبان برآورده نشده است. در مقابل، نگرانی‌ ها از حضور تحریک طالبان پاکستان (TTP) در خاک افغانستان، و حتی حمایت غیرمستقیم طالبان از آن، باعث نگرانی جدی اسلام ‌آباد شده است.

گزارش ۳۵م شورای امنیت سازمان ملل نشان می ‌دهد که طالبان افغانستان از تی تی پی حمایت لجستیکی، عملیاتی و مالی کرده ‌اند. بر اساس این گزارش، تی تی پی در سال ۲۰۲۴ بیش از ۶۰۰ حمله علیه پاکستان انجام داده و اردوگاه ‌های تازه ‌ای در ولایات کنر، ننگرهار، خوست و پکتیکا ایجاد کرده اند. افزون بر این، گفته می ‌شود که این گروه از میان طالبان افغان نیز عضوگیری می‌ کند.

این حملات که عمدتا بمب‌ گذاری‌ ها را در بر می ‌گیرند، افکار عمومی در پاکستان را علیه طالبان تحریک کرده است. با این حال، طالبان همواره این اتهامات را رد کرده و گفته ‌اند که موضوع تی تی پی یک مسئله داخلی پاکستان می باشد. اما اشتراکات ایدئولوژیک، رفت ‌و آمد آزاد جنگجویان و ضعف در کنترل سرحدات، این تمایز را در عمل بی ‌معنا کرده است.

  • میانجی‌گری چین در میانه ناامنی ‌ها

برگزاری این نشست سه‌ جانبه به میانجی ‌گری چین، در زمانی که هم تنش‌ های هند و پاکستان اوج گرفته و هم فعالیت‌ های تی تی پی در مرز افغانستان افزایش یافته، قابل‌ توجه است. این نشست می‌ تواند سنگ بنایی برای معماری امنیتی نو در منطقه باشد.

از منظر تاریخی، پاکستان همواره به افغانستان به عنوان عقبه استراتژیک در برابر هند نگاه کرده است. این دکترین که با عنوان «عمق استراتژیک» شناخته می ‌شود، خواهان بی ‌طرفی افغانستان یا نزدیکی آن به مواضع اسلام‌ آباد بوده است.

از سوی دیگر، نقش فزاینده چین در افغانستان، فراتر از سرمایه‌ گذاری‌ های اقتصادی، نشان از نگاه بلندمدت پکن دارد. چین افغانستان را به عنوان دروازه‌ ای به سوی غرب آسیا در چارچوب ابتکار کمربند و جاده (BRI) تلقی می‌ کند. با وجود سرمایه ‌گذاری ۱۴ میلیارد دالری، و تلاش برای ایجاد مسیر حمل‌ و نقل از طریق دهلیز واخان در بدخشان، بخش عمده تجارت چین و افغانستان همچنان از راه‌ های دریایی و از طریق پاکستان صورت می‌ گیرد.

افزایش تعامل دیپلماتیک چین با طالبان و ایفای نقش متعادل ‌کننده میان طالبان و پاکستان، جایگاه چین را به ‌عنوان بازیگری فراتر از حوزه اقتصاد تثبیت کرده است. وزیر خارجه چین وانگ یی، با میزبانی از مقامات پاکستانی و طالبان در پکن، تلاش دارد که گفتگوی دیپلماتیک میان دو طرف را احیا و تقویت کند.

در این میان، چین برای حفظ سرمایه‌گذاری ۵۰ میلیارد دالری خود در پروژه «کریدور اقتصادی چین – پاکستان» (CPEC) نیازمند ثبات در افغانستان است. برای پاکستان نیز، حضور فزاینده چین در افغانستان، وزنه ‌ای در برابر نفوذ روزافزون هند به شمار می ‌رود.

در واقع، گنجاندن موضوعات امنیتی در کنار مسائل اقتصادی در دستور کار نشست اخیر، بیانگر تحول در سیاست منطقه ‌ای چین است، تحولی که این کشور را به ‌سوی ایفای نقش ضامن امنیتی سوق می‌ دهد. موفقیت این نقش اما وابسته به توان پکن در تضمین تعهدات متقابل میان طالبان و پاکستان خواهد بود.

از سوی دیگر، پکن برای جلوگیری از نزدیکی استراتژیک طالبان با هند نیز تلاش می‌ کند، موضوعی که می‌ تواند به ‌شدت توازن دیپلماتیک در منطقه را دگرگون سازد.

با وجود بیش از ۳۵۰ توافقنامه دوجانبه میان چین و پاکستان، ۲۵۰ توافق میان افغانستان و پاکستان، و حدود ۱۵۰ توافق میان چین و افغانستان، اما شمار توافقنامه‌های سه‌ جانبه بسیار اندک است. به‌ عبارت دیگر، نشست سه‌ جانبه اخیر نه‌ تنها نمادین نیست، بلکه آغازی برای فصلی تازه در توازن قدرت منطقه‌ ای است.

گام‌ هایی که برای کاهش تنش میان پاکستان و طالبان برداشته شده و برنامه ‌هایی که برای گسترش همکاری اقتصادی مطرح شده‌ اند، چین را بیش از پیش به ضامن امنیت منطقه ‌ای بدل می ‌کنند. اما پایداری این روند، تنها با ژست‌ های دیپلماتیک ممکن نیست، بلکه مدیریت مؤثر پویایی های امنیتی در میدان، شرط اصلی موفقیت خواهد بود. در عمل، این نشست آزمونی بود برای سنجش توان چین در شکل‌ دهی به نظم نوین منطقه‌ ای و ترسیم الگویی برای همکاری ‌های آینده.

مطلبی از نشریه تی آر تی گلوبال

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x