کنار آمدن با طالبان در جهت جلوگیری از ایجاد فاجعه انسانی در افغانستان

طالبان آمده اند تا که بماند، اما سوالی که برای جامعه بین المللی پیش آمده، این است که آینده چگونه خواهد بود

قدرت‌های جهانی مخصوصا منطقه غرب، از حمایت رژیمی که بر مبنای انکار حقوق اولیه بشر بنا شده است، احتیاط می کنند. این را باید بدانیم هر گونه کمک مالی که به افغان‌ها ارائه می‌شود، حمایت از طالبان را به دنبال دارد.

اما در دهه 1990، زمانی که طالبان آخرین بار در قدرت بودند، کمک‌های بشردوستانه هر چه اندک حمایت‌های صحی، آموزشی و خوراکه در کشور ارائه می‌شد، ادامه داشت. در آن زمان نیاز به تمرکز بر “حق بقا” برای افغان ها بود.

بدون شک این نیاز امروز است. حفظ حقوق اقتصادی افغان ها به معنای به رسمیت شناختن طالبان نیست. در عوض، باید بر احیای ساختارهای اقتصادی افغانستان از طریق اقدامات تنظیم شده و نظارت شده بین المللی برای کمک به ارائه کمک های مقرون به صرفه، کارآمد و پایدار متمرکز شد.

اقداماتی وجود دارد که جهان می تواند انجام دهد که مستلزم به رسمیت شناختن دیپلماتیک رسمی حکومت این گروه نیست که می تواند شامل ارائه کمک های محدود و هدفمند باشد. برای مثال، بازسازی د افغانستان بانک می تواند با نظارت بین المللی انجام شود. این حتی ممکن است طالبان را متقاعد کند که گفتگو را مفید ببینند.

جهان در سال 2002 اشتباهاتی مرتکب شد. اما بازگشت طالبان به قدرت به این معنی نیست که این اشتباهات باید تکرار شود. شواهد تعامل مستقیم با طالبان توسط کشورهایی مانند چین و پاکستان نشان دهنده انطباق تدریجی با واقعیت است. در حالی که ممکن است به کاهش تأثیرات انزوای اقتصادی و دیپلماتیک برای طالبان کمک کند، اما این تعاملات به تنهایی برای کاهش همخوانی بین المللی کافی نیست که پاسخگویی و مسئولیت بیشتری را از طالبان می طلبد، که شامل کسانی که مستقیماً مانند خود چین درگیر هستند نیز می شود.

بهتر است به اقداماتی که نیازهای اساسی افغان ها را برآورده می کند امتیاز دهید. تعامل با طالبان ممکن است از یک فاجعه انسانی در افغانستان جلوگیری کند که می تواند پیامدهای بین المللی گسترده ای داشته باشد. همچنین ممکن است فضای ارزشمندی را برای مذاکرات بیشتر باز کند.

(لوی انستیتوت / 29 می 2023)

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امان الله هوتکی تحلیلگر مسائل سیاسی: جبهه به‌اصطلاح مقاومت، صرفاً گروهی از قاچاقبران، آدم‌ربایان و مقام‌های فاسد پنجشیری است که در دوران جمهوری، اموال مردم را غارت می‌کردند. همین افراد طالبان را قوم‌گرا می‌خوانند، در حالی که تمام تشکیلات خودشان بر پایه تعصب قومی بنا شده است. این گروه تحت نام مقاومت، در واقع جاسوسان بیگانگان هستند.
آرین یون نماینده پیشین پارلمان: زلنسکی دقیقاً به سرنوشتی دچار شده است که ما شدیم. فرمانده اعلی قوای ما، رئیس‌جمهور غنی نیز به ما می‌گفت که هیچ شکی در نیت آمریکا نداشته باشید. پیشنهاد ما این بود که از دامن آمریکا رها شویم و مذاکرات واقعی با طالبان آغاز گردد، اما رئیس‌جمهور تأکید داشت که آمریکا از او حمایت می‌کند...
عبدالسلام ضعیف از بنیانگذاران امارت اسلامی: هر چیزی که می‌تواند باعث نابودی و شکست یک قوم یا جامعه بزرگ شود، اختلاف و نفاق است. پایه‌های وحدت همیشه مستحکم هستند و می‌توانند در برابر هر نوع فشار مقاومت کنند. دشمن همواره راه نفوذ به این چارچوب را در تفرقه جستجو می‌کند تا به هدف خود برسد.
به اوکراین گفتند عضو ناتو شود تا امنیتش را تضمین کنیم. اوکراین که درخواست عضویت داد و جنگ شد، شرق سرزمینش را به روسیه بخشیدند و معادنش را بالا کشیدند، رییس جمهورش را هم با خفت هر چه تمام، از کاخ سفید بیرون انداختند. این یکی از عجیب ترین فریب‌های تاریخ روابط بین‌الملل بود.
همان روزی که ناچار شد امضای خروج خفت‌بار خود از افغانستان را ثبت کند، پس از بیست سال اشغالی که با مقاومتی استوار و تسلیم‌ناپذیر روبه‌رو شد. توافق دوحه فقط یک سند نبود، بلکه گواهی بر شکست بزرگ‌ترین قدرت نظامی جهان در برابر اراده‌ی ملتی بود که سر خم نکرد.
تصویری از مزار شهید سیدحسن نصرالله
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x