در تاریخ ۱۳ می ۲۰۲۵، مولوی فضل محمد حقانی، سرپرست سفارت طالبان در تهران، با محمد کابوره، سفیر بورکینافاسو در ایران دیدار و گفتگو کرد. این دیدار که با هدف گسترش همکاری در حوزه های تجارت، معادن، کشاورزی و آموزشهای تخنیکی برگزار شد، فراتر از یک تعامل دوجانبه معمول، حامل نشانه هایی از همگرایی جدید میان کشورهایی است که در نظم جهانی کنونی در حاشیه قرار گرفته یا از سوی قدرت های غربی طرد شدهاند.
طالبان که با وجود بیش از سه سال حکمرانی در افغانستان هنوز نتوانسته اند مشروعیت رسمی بین المللی کسب کنند، اکنون در جستجوی مسیرهایی برای شکستن انزوای خود هستند. از سوی دیگر، بورکینافاسو نیز با دولتی نظامی و درگیر بحران امنیتی، در تلاش برای یافتن شرکای تازه ای است که جایگزین متحدان غربی پیشین شوند.
نکته مهم در این میان، میزبانی ایران از این دیدار است، کشوری که خود نیز در سالهای اخیر به دلیل فشارهای تحریمی و محدودیت های دیپلماتیک، تلاش کرده است با بهره گیری از روابط با کشورهای آفریقایی و آسیای مرکزی، نقشی فعال تر در شکل دهی به پیوندهای جنوبـ – جنوب ایفا کند. همکاریهای امنیتی اخیر ایران با نیجر، از جمله آموزش نیروهای پلیس این کشور در دانشگاه پلیس ایران، نمونه ای از این رویکرد است.
از همین زاویه، دیدار طالبان و بورکینافاسو در تهران را می توان بخشی از نقشه بزرگ تری دانست که در آن بازیگران حاشیه ای نظم موجود، در حال ایجاد شبکهای موازی از روابط اقتصادی، امنیتی و دیپلماتیک اند.
در سطح نمادین، چنین دیدارهایی نشان می دهد که دولت هایی با ساختارهای غیرانتخاباتی و وابسته به نیروهای نظامی یا شبه نظامی، به جای تلاش برای ادغام در نظم بینالمللی تحت سلطه غرب، به دنبال ساخت نظمی بدیل اند، نظمی که بر پایه تبادل منافع، پرهیز از مداخله گرایی و اتکا به ظرفیت های داخلی یا شرکای غیرغربی شکل می گیرد. این روند، با حمایت تلویحی یا مستقیم بازیگرانی چون روسیه، چین و ایران تقویت شده و می تواند در آینده ای نه چندان دور، به تقویت قطب های رقیب نظم لیبرال بین المللی بینجامد.
هرچند در حال حاضر ظرفیت های همکاری میان طالبان و بورکینافاسو به ویژه در بخش خصوصی یا انتقال فناوری محدود است، اما تأکید دو طرف بر اعزام هیئت های تجاری و آموزش های حرفه ای، از تلاش برای نهادینه سازی این روابط حکایت دارد. از منظر ژئوپلیتیک، اینگونه دیدارها نه تنها بیانگر تلاش طالبان برای کسب مشروعیت غیررسمی در فضای بین الملل است، بلکه نشانه ای از چرخش کشورهای بحران زده آفریقایی به سوی شرکای جدیدی چون ایران، روسیه و متحدان غیررسمی آنان به شمار می رود.
دیدار سفیران طالبان و بورکینافاسو را میتوان بخشی از یک الگوی بزرگ تر دانست: تلاشی برای بازتعریف روابط بین الملل از سوی کشورهایی که دیگر نه به دنبال تأیید نهادهای سنتی اند و نه منتظر پذیرش از سوی قدرت های بزرگ. این روند، در صورت استمرار و همراهی دیگر بازیگران مشابه، می تواند به شکل گیری بلوک های جدیدی در سیاست جهانی بینجامد که در آن، واژگان سنتی مشروعیت، توسعه و امنیت، بازتعریفی متفاوت خواهند یافت.
مطلبی از نشریه استارز اند استریپ