اقتصاد افغانستان در طول تاریخ، فرازونشیبهای زیادی را تجربه کرده است. در شرایط جنگی نرخ رشد منفی و در حالت ثبات نسبی، نرخ رشد دورقمی را پیموده است. در دو دهه اخیر، اقتصاد افغانستان وابستهگی شدید به کمکهای خارجی داشته و بخش بزرگ بودجه دولت توسط این کمکهای تامین میشد. همچنان، ارزش پول افغانی در مقابل اسعار خارجی با استفاده از سیاست تزریق دالر در مارکیت، تا حدودی کنترل میشد.
همزمان با تسلط طالبان، کشورهای کمککننده و نهادهای بینالمللی کمکهای خویش را قطع کردند و یا در حالت تعلیق درآوردند. علاوه بر آن، ایالت متحده امریکا ذخایر ارزی افغانستان را در بانکهای خویش منجمد کرده، سیستم بانکی و انتقالات پولی بینالمللی را نیز تحریم کرد.
از جانب دیگر، گروه طالبان در یک سال گذشته بیشترین تمرکز خویش را روی محدود کردن فعالیت زنان و گسترش امر بالمعروف داشته است، طوری که در این دو مورد دهها فرمان صادر کردهاند. در حالی که مشکلات اصلی جامعه مانند فقر، بیکاری، قحطی و گرسنهگی در محور توجه این گروه نبوده و هیچ طرحی را برای مبارزه با این پدیدهها مطرح نکردهاند.
تولید ناخالص داخلی: تولید ناخالص داخلی، عبارت از ارزش پولی تمام کالاها و خدمات نهایی تولید شده در داخل یک کشور در طی یک زمان محدود ـ معمولاً یک سال ـ است. این شاخص یکی از واحدهای مهم تحلیل و اندازهگیری اقتصاد کشورها است. افزایش این شاخص، نشاندهنده بزرگتر شدن اقتصاد یک کشور و کاهش آن، برعکس آن را نشان میدهد.
اکنون که یک سال از آغاز حاکمیت مجدد گروه طالبان میگذرد، آمارهای رسمی بیانکننده وضعیت ناگوار تولید ناخالص داخلی در کشور است. در طی یک سال حاکمیت گروه طالبان، ارزش تولید ناخالص داخلی کشور یک دهه به عقب برگشته است. به عبارت دیگر، ارزش کالاها و خدمات نهایی تولید شده در یک سال حاکمیت گروه طالبان کمتر از ارزش کالاها و خدمات نهایی تولید شده در سال ۲۰۱۰ خواهد بود.
درامد سرانه: درامد سرانه عبارت از حاصل تقسیم تولید ناخالص داخلی یک کشور بر جمعیت آن کشور است. کاهش تولید ناخالص داخلی تحت حاکمیت گروه طالبان باعث کاهش درامد سرانه نیز شده است. براساس تخمین اداره سرمفتش ویژه برای بازسازی افغانستان یا سیگار، درامد سرانه به ۳۵۰ دالر کاهش یافته است.
نرخ فقر: فقر به وضعیتی اطلاق میشود که فرد یا خانواده توانایی مالی برای رفع نیازهای اساسی خویش را نداشته باشند. در چهار دهه اخیر، افغانستان از جمله کشورهای فقیر جهان حساب شده و بخش بزرگ مردم آن زیر خط فقر زندهگی کردهاند. با وجود تزریق میلیاردها دالر در دو دهه اخیر، نرخ فقر در کشور سیر صعودی داشته است.
برنامه انکشافی سازمان ملل متحد در یک بیانیه، وضعیت فقر را تاسفبار خوانده و هشدار میدهد که حدود ۹۷ درصد مردم زیر خط فقر زندهگی میکنند. افغانستان در دو دهه اخیر چنین نرخ فقر را تجربه نکرده است. این بالاترین رقم نرخ فقر است که حداقل در دو دهه اخیر مردم این کشور تجربه میکنند. براساس این تخمین، از میان ۴۰ میلیون ساکن این کشور، فقط ۱٫۲ میلیون تن توانایی مالی جهت رفع نیازهای اولیه زندهگی خویش را دارند. بقیه ۳۸٫۸ میلیون تن توانایی مالی برای رفع نیازهای اساسیشان را از دست دادهاند.
نرخ تورم: تورم عبارت از افزایش سطح عمومی قیمتها است. نرخ تورم تحت حاکمیت گروه طالبان سیر صعودی پیدا کرده است، طوری که انستیتوت مطالعات صلح ایالات متحده در یک تحقیق خود نرخ تورم را بیش از ۵۰ درصد گزارش کرده است. این بلندترین رقم نرخ تورم در طول دو دهه اخیر است که کشور تجربه میکند.
تغییر در اولویتها: در طول یک سال گذشته بهوضاحت دیده شد که اولویت اساسی گروه طالبان، گسترش امر بالمعروف و محدود کردن فعالیتهای زنان بوده است. اکنون، نیاز است تا این گروه اولویتهای خویش را از میان مشکلات موجود در جامعه، انتخاب کند. این اولویتها شامل اشتغالزایی و مبارزه با فقر و مبارزه با گرسنهگی شده میتواند.
تغییر در چهرهها: اکثریت مقامهای بلندپایه فعلی به شمول وزیران، معینان و رییسان ادارات دولتی، فارغان مدارس دینی هستند که از سواد و مهارتهای لازم رهبری برخوردار نیستند. طرح و تطبیق برنامههای بزرگ ملی نیاز به چهرههای متخصص و مسلکی دارد. پس لازم است تا گروه طالبان متخصصان را در این سمتها معرفی کند.
تغییر در برنامهها: در یک سال گذشته گروه طالبان همواره از استقلال مالی صحبت کرده و این مساله در بودجه این گروه نیز بهوضاحت دیده میشود. در چنین شرایطی، خوب خواهد بود تا در کنار جذب کمکهای خارجی، روی افزایش منابع عایداتی داخلی نیز تمرکز صورت گیرد.