امروز یازدهم سپتامبر مصادف است با بزرگترین حمله تروریستی در آمریکا که شاید در تاریخ ۴۰۰ و اندی ساله این کشور بی سابقه بود؛ رویدادی که تاریخ جهان را تغییر داد و حوادث بزرگ و کوچکی را بویژه در منطقه خاورمیانه رقم زد، اما در آستانه سومین دهه از آن حادثه، بی صداقتی حکومت آمریکا در علنی کردن تحقیقات در این پرونده و تعلیق پیگیری شکایات خانواده قربانیان به لکه تاریکی در پرونده دولت های آمریکا تبدیل شده است.
سپتامبر را می توان مولود و محصول امتزاج پول و لابی دانست که سیستم سرمایه داری آمریکا بهترین محل و بستر پرورش آن است؛ لابی و پول از مبداء عربستان که در دهه های اخیر تلاش زیادی کرده در شکل دهی به آرایش نیروها در آمریکا و اثرگذاری بر تحولات سیاسی این کشور نقش اول را ایفا کند و وجود همین بستر و زمینه باعث شد که ملت آمریکا قربانی قیچی ای شوند که یک تیغه آن در ریاض و تیغه دیگر در واشنگتن قرار دارد.
در این حمله بزرگ تروریستی۱۵ تبعه سعودی، دو تبعه اماراتی ، یک تبعه مصری و یک لبنانی شرکت داشتند؛ همگی عرب و عضو شبکه تروریستی القاعده؛ گروهی که از مبداء و کانون پرورش تروریسم تغذیه فکری و روانی می شوند؛ عربستان!
از همان اولین روزهای حملات صورت گرفته، ابهامات در باره این پرونده آنقدر زیاد بود که تحلیلگران بین المللی به سمت فرضیه سازی رفتند، فرضیه هایی که تا همین امروز قابل طرح و بررسی است.
از مهمترین ابهام ها، دستور خروج فوری ۱۳ تن از بستگان بن لادن از سراسر آمریکا بود که ریچارد کلارک مسئول وقت بخش ضد تروریستی کاخ سفید در این خصوص گفته بود، پلیس فدرال دستور اجازه پرواز خانواده بن لادن را تایید کرد.
مهمترین فرضیه ها در ارتباط با این حملات یکی این بود که کار کار خود آمریکایی ها بوده است تا با سوء استفاده از این حادثه، سیاست ها و برنامه های خود را در منطقه خاورمیانه پیاده کنند. بطوری که جمعی از افراد پیگیر و خانواده های قربانیان ویدئوی مربوط به بن لادن را که درآن مسئولیت حملات ۱۱ سپتامبر را به عهده گرفت، جعلی دانستند و مدارک خود را بر روی سایت هایی که بعدا طراحی کردند، قرار دادند. برخی نیز حادثه ۱۱ سپتامبر را کار اسرائیلی ها دانستند و آن را اقدامی با ماهیت تحریک آمیز توصیف کردند تا با مداخله آمریکا درمنطقه و حاکمیت آشوب و جنگ های داخلی، حاشیه امنیت این رژیم افزایش یابد. با اینحال رد پای سعودی ها در این ماجرا آنقدر واضح و غیر قابل انکار بود که بقیه فرضیه ها را به حاشیه برد و باعث شد که کنگره آمریکا همان زمان لایحه ای را از تصویب بگذراند که براساس آن خانواده های قربانیان بتوانند علیه عربستان شکایت کنند، اما باراک اوباما رئیس جمهوری وقت آمریکا به دلیل فشارهای شدید سعودی ها، بخصوص تهدید به خارج کردن سرمایه های عربستان از آمریکا این قانون کنگره را وتو کرد.
دولت های آمریکایی بعد از ۱۱ سپتامبر و به بهانه آن حملات تروریستی، هزینه های سنگینی به کشورهای منطقه وارد کردند؛ از افغانستان تا عراق و سوریه، آن هم به بهانه جنگ علیه تروریسم و در این کارزار برافتاده پر ابهام، خاکستر مرگ بر آسمان منطقه پاشیدند.
اما همین دولت های آمریکا در تمام یک دهه ای که از ماجرای ۱۱ سپتامبر می گذرد، هیچگاه با ملت آمریکا و خانواده های قربانیان آن با صداقت مواجه نشده اند و درمقابل، با فشار سیاسی و پول ، حقوق ، حیثیت و احساسات ملت آمریکا را در این ماجرا پای دولت سعودی ها ریختند؛ حکومتی که برای حذف یک روزنامه نگار منتقد تمام اصول و قواعد دیپلماتیک و سیاسی را زیر پا می گذارد و در کنسولگری اش در یک کشور خارجی قصابی انسان را می اندازد!
از همین رو می توان با صراحت گفت مردم آمریکا در آن ماجرای سیاه یک بار از کینه توزی وهابیون حاکم بر عربستان و باردیگر از دولت های خود به خاطر پنهان کاری و تبانی با طرف سعودی ضربه خوردند.