پنتاگون و مرکز تجاری 110 طبقه نیویورک در 11 سپتامبر هدف حمله بزرگی قرار گرفتند که بیش از 3000 امریکایی را کشت. امریکا درباره این حمله گفت که 12 عراده طیاره بوئینگ ما ربوده شدند و حمله از طریق آنها انجام شد.
21 سال از حمله آمریکا به افغانستان می گذرد. آیا ممکن است دشمن بتواند چهار طیاره را از یک سازمان اطلاعاتی امریکا بدزد که بتواند در هر نقطه از جهان از آنها جاسوسی کند و سپس برای حمله بزرگ به آنها برنامه ریزی کند؟ آیا ممکن است بعد از دزدی طیاره، اطلاعات آمریکا تحقیق نکرده باشد که چه اتفاقی برای طیاره های ما افتاده است، آیا سیستم راداری معیوب بوده است؟
آیا طیاره دزدها می توانند پنتاگون را در این مدت کوتاه هدف قرار دهند و چگونه به آن حمله کردند؟ آیا کسی جز امریکا وجود دارد که بدون کمک و راهنمایی کسی وارد ایالات مهم و مرکزی امریکا شود و چنین اهدافی را هدف قرار دهد و سپس آنها را نابود کند؟
ربودن چهار طیاره – سپس اصابت مستقیم هر طیاره به هدف و انهدام آن – تخریب ساختمان و کشتن هزاران امریکایی در آن بدون طرح امریکایی غیر ممکن است. بلکه این حمله با یک برنامه منظم و قوی از سوی وزارت دفاع امریکا سازماندهی و انجام شد و چندین ساعت قبل از حمله، ایمیل هایی برای مقامات ارشد مهم ارسال شد که شما امروز تعطیل هستید و روز کاری ندارید.
در آن زمان اسامه در افغانستان زندگی می کرد و این برای طالبان دردسرساز شد. ایالات متحده برای اینکه به اهداف خود برسد و رقبای سیاسی خود را نابود می کند، ابتدا برای آن تور پهن می کند و سپس آنها شکار می کند. نمونه بارز آن حمایت از رژیم غاصب اسراییل برای بی ثبات کردن خاورمیانه است تا کشورهایی که به خاطر اسراییل مشغول هستند بتوانند به دلیل این ناامنی منافع خود را به دست آورند و سیاست های استعماری خود را اجرا کنند.
آنها در جامعه جهانی شعار دادند که ما با تروریسم بین المللی مبارزه می کنیم و تهدیدات احتمالی برای امریکا را از بین می بریم، هدف اصلی آنها افغانستان بود، بعد از افغانستان به عراق و سایر کشورها حمله کردند و عراق پایه های بی ثباتی طولانی مدت را گذاشت. و جنگ در آن زمان رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا جورج دبلیو بوش بود.
افغانستان بهترین موقعیت استراتژیک را در آسیا را داشت و امریکا به آسانی می توانست از طریق افغانستان کشورهای منطقه را کنترل کند. امریکا به افغانستان حمله کرد تا دولتی را در افغانستان به قدرت برساند که دست امریکاست و آنچه امریکا می خواهد به آسانی توسط آنها انجام شود.
یکی از دلایل اصلی دسترسی به منابع آسیای مرکزی و دلیل اصلی این حمله اجرای ایده های امپریالیستی آنها، تسریع در توسعه استعمار بین المللی و تلاش برای حفظ و تقویت قدرت هژمونیک بود. ایجاد ایدئولوژی ها و احزاب سیاسی مختلف و ایجاد اختلاف بین مقامات دولتی به گونه ای که اختلافات فردی در کشور ایجاد شود تا در صورت اختلاف با امریکا متحد نشود که در این هدف نیز بسیار موفق است. نمونه آن حمایت از عبدالله عبدالله در برابر رئیس جمهور محمد اشرف غنی بود.
گسترش ترس و وحشت در جهان به گونه ای که در آینده نزدیک هیچ مخالفتی علیه امریکا وجود نداشته باشد، اگر این اتفاق بیفتد، به سرنوشت افغانستان دچار خواهد شد. به جای نابود کردن رژیم طالبان، دولت طرفدار امریکا را به قدرت رساندند. برای جلوگیری از نفوذ روسیه، چین و دیگر ابرقدرت ها، ایجاد واحدهای نظامی در قاره آسیا و نابودی ائتلاف علیه آمریکا در آینده.