تحریک طالبان پاکستان از راهبرد چند بعدی ضد تروریسم جدید پاکستان هراسی ندارد

بی‌ثباتی سیاسی و مشکلات اقتصادی پی هم پاکستان، زمینه مساعدی را برای تحریک طالبان که به عنوان طالبان پاکستانی نیز شناخته می‌شود، فراهم می‌کند تا حملات خود را علیه این کشور انجام دهند. علیرغم واکنش دولت پاکستان، تحریک طالبان پاکستان همچنان شجاع است و شروع به نوسازی مجموعه خود کرده است.

در حالی که وضعیت مالی متشنج در پاکستان حاکم است، تحریک طالبان پاکستان از تشکیل ولایت (واحدهای اداری) جدید در پنجاب و بلوچستان خبر داد. به گزارش خراسان دیاری، این گروه اکنون 12 واحد اداری دارد که بیشتر آنها در خیبر پختونخوا (KPK) و پس از آن پنجاب، بلوچستان و گلگت بلتستان قرار دارند.

این اعلامیه پس از نشست کمیته امنیت ملی در ماه آپریل منتشر شد که در آن با راه اندازی یک “عملیات همه جانبه” برای از بین بردن تهدید تروریسم موافقت شد.

استراتژی چند بعدی جدید پاکستان به جای عملیات طیف گسترده ای مانند ضرب عضب، عملیات مبتنی بر اطلاعات را در اولویت قرار می دهد. این سازمان خواستار پیگرد قانونی تروریست ها و حامیان ترور توسط سازمان های مجری قانون، احیای سازمان ملی مبارزه با تروریسم و محدود کردن کمک های مالی به تحریک طالبان است. علاوه بر این، پاکستان با طالبان افغانستان در کابل گفتگو کرد و از آنها خواست که جنگجویان تحریک طالبان پاکستان را به دورتر از مرز افغانستان و پاکستان در شمال افغانستان منتقل کنند. عاصم منیر، رئیس ستاد ارتش، همچنین تاکید کرد که تعامل با جوامع محلی و فراهم کردن فرصت‌های اقتصادی به منصرف کردن حمایت فزاینده از تحریک طالبان در منطقه خیبرپختونخواه، پایگاه سنتی این گروه کمک می‌کند.

پاکستان از آن زمان شاهد موفقیت هایی بوده است. یکی از فرماندهان تحریک طالبان پاکستان به نام عبدالجبار شاه در ماه می توسط نیروهای پاکستانی کشته شد و یکی دیگر به نام سرباکوف مهمند در ماه جون “به طرز مرموزی” درگذشت. با وجود استراتژی چند بعدی دولت پاکستان، شاخه رقیب دولت اسلامی خراسان (داعش) در افغانستان که جنگجویان و فرماندهان تحریک طالبان پاکستان را شکار می کنند، به نظر می رسد که این گروه هراسی به خود راه نداده است و همچنان به عنوان یک تهدید دائمی برای دولت مطرح است.

ولایت اداری جدید

تحریک طالبان اکنون 12 واحد اداری در پاکستان دارد: هفت واحد در خیبر پختونخوا، یک واحد در گلگت-بلتستان، و دو واحد در بلوچستان و پنجاب.

تحریک طالبان پاکستان قبلاً به دلیل حضور چند تن از رهبران ارشد طالبان در شورای کویته (که پاکستان حضور آنها را تکذیب کرد) و حضور محدود پشتون ها در کمپ های آوارگان داخلی در بلوچستان، تمایلی به فعالیت در بلوچستان نداشت. این موضوع بر دامنه عملیات این گروه در بلوچستان تأثیر گذاشت. با این حال، بازگشت رهبران طالبان افغانستان به کابل پس از خروج ایالات متحده و هجوم متعاقب آن پناهجویان نیز باعث افزایش جمعیت پشتون ها در بلوچستان شد. تحریک طالبان پاکستان اکنون طرفدار یک سرمایه گذاری در بلوچستان است. شهر ژوب، که میزبان جمعیت قابل توجه پشتون است، در سال 2022 به عنوان یک ولایت جدید گنجانده شد. پس از آن، چندین جدایی طلب بلوچ مانند مزار بلوچ، اکرم بلوچ و عاصم بلوچ به گروه تحریک طالبان پیوستند. در جدیدترین تحولات، یک ولایت جدید در منطقه کلات و مکران در بلوچستان توسط شاهین بلوچ رهبری می شود.

به طور مشابه، تحریک طالبان پاکستان در پنجاب هجوم آورده است. اعلام تقسیم واحدهای اداری تحریک طالبان به پنجاب شمالی و جنوبی شوک آور است، زیرا این گروه به طور سنتی بیشتر بر شمال پنجاب متمرکز بوده است. شهرهایی مانند اسلام آباد، راولپندی و لاهور برای این گروه برای حفظ ارتباط خود در کشور حیاتی هستند. در واقع، محاصره لعل مسجد در سال 2007 نقش مهمی در توسعه تحریک طالبان ایفا کرد. در دهه پس از آن، این شهرها شاهد موج تشدید ترور و حملات انتحاری بودند که به شورش تحریک طالبان پاکستان کمک کرد.

تحریک طالبان این بار به دنبال اجرای تجدید حیات مشابهی است. بخش پنجاب تحریک طالبان پاکستان عمدتاً شامل جنگجویان وابسته به لعل مسجد و دانشگاه الفریدیه (جامعه فریدیه) است. اولین امام جماعت مسجد مولانا محمد عبدالله قاضی بود که از برنامه اسلامی سازی دولتی ضیاءالحق رئیس جمهور سابق پاکستان بهره برد. پسرانش مولانا عبدالعزیز قاضی و مولانا عبدالرشید قاضی، مسئول محاصره مسجد لعل بودند. تحریک طالبان پاکستان با انتخاب سید هلال قاضی به فرمانداری در شمال پنجاب، از این میراث بهره می برد و امیدوار است که گروه های همفکر خود را جذب کند.

علاوه بر این، تحریک طالبان پاکستان در حال حاضر به اندازه کافی جرات یافته است تا در پنجاب جنوبی غوطه ور شود و به این فهم رسیده است که پنجاب پاکستان را نمی توان به عنوان یک کل دید. منطقه جنوبی قبلاً شاهد گسترش گروه های شبه نظامی مانند لشکر جهنگوی، القاعده، دولت اسلامی، جیش محمد و لشکر طیبه بوده است. ایدئولوژی دیوبندی در حال حاضر جایگزین جامعه سنتی تحت سلطه “بارلوی” شده است. این امر، آمیخته با بیکاری، یافتن پشتیبانی استخدامی از طریق منطقه پنجاب، برای تحریک طالبان آسان تر می کند.

ادغام و جنگ داخلی

افزایش حملات تروریستی نشان می دهد که نفوذ ستیزه جویان در پاکستان در حال افزایش است. تحریک طالبان تنها بازیگر نیست. جناح حافظ گل بهادر، داعش شاخه خراسان و تحریک جهاد پاکستان به این مبارزه پیوسته اند.

در 5 جنوری، دو نیروی استخباراتی پاکستانی در پنجاب کشته شدند. تحریک طالبان پاکستان و لشکر خراسان (همچنین با نام های اتحاد مجاهدین و خراسان یا مجاهدین متحد خراسان نیز شناخته می شوند) مسئولیت این حمله را بر عهده گرفتند.

به نظر می رسد که نورولی محسود، رئیس تحریک طالبان پاکستان نیز با حافظ گل بهادر و چند گروه بلوچی معامله ای کرده است. در بیانیه تحریک طالبان پاکستان، دو حمله علیه ارتش پاکستان به عنوان “همکاری بین تحریک طالبان پاکستان و حافظ گل بهادر” در وزیرستان و مناطق اطراف آن در تاریخ 3 و 4 جون مدعی شدند.

علاوه بر این، محسود توانسته است اراده خود را در مورد گروه های انشعابی مختلف مانند جماعت الاحرار و حرکت الانصار به منظور پیروی دقیق تر از دستورالعمل عملیاتی 2018 این گروه، که خشونت فرقه ای، حمله به مکان های مذهبی و علیه اهداف غیرنظامی را ممنوع می کند، اعمال نماید. رئیس تحریک طالبان پاکستان توانسته است هرگونه مخالفت با حکومت خود را کنار بگذارد و مرگ عمر خالد خراسان، عبدالرشید و در حال حاضر سرباکوف مهمند به این معنی است که مخالفت کمی با محسود وجود دارد، که باعث افزایش بیشتر امنیت تحریک طالبان پاکستان می شود.

نقش رسانه های اجتماعی

علاوه بر انجام حملات، حضور آنلاین تحریک طالبان اخیراً افزایش داشته است. این گروه محتوای گسترده ای را به زبان های پشتو، دری، اردو و انگلیسی تولید می کند. عمر مدیا، کانال رسانه ای رسمی تحریک طالبان، به طور فعال در پلتفرم های مختلف رسانه های اجتماعی درگیر هستند.

به ویژه، تحریک طالبان پاکستان در مورد تقابل سیاسی بین عمران خان، نخست وزیر سابق و حکومت کنوونی ، اظهار نظری کرده است. به نظر می رسد که این بخشی از تلاش برای ارتباط با حامیان خان در تلاش برای به دست آوردن مشروعیت بیشتر در میان پایگاه حمایتی حزب او در منطقه خیبر پختونخواه باشد.

در استاندارد محتوای تحریک طالبان، از اینفوگرافیک گرفته تا پیام‌های سیاسی، بهبود یافته است. با ساختار متمرکزتر تحریک طالبان، می‌تواند با خبرنگاران و رسانه‌های اجتماعی مختلف ارتباط برقرار کند تا تبلیغات خوش‌ساخت خود را که توسط وزارت اطلاعات و پخش آن اداره می‌شود، منتشر کند. در حال حاضر عمر مدریا، 65 درصد از ترافیک وب سایت خود را از پاکستان بدست می آورد.

آیا جابجایی جنگجویان می تواند کارساز باشد؟

در پی عملیات ضرب عضب، حمله نظامی همه جانبه پاکستان علیه تحریک طالبان پاکستان از سال 2014 تا 2017، نزدیک به 1 میلیون پاکستانی از خیبرپختونخواه آواره شدند. بسیاری از آنها به افغانستان رفتند تا در برابر خشونت‌ها و سرکوب‌های ارتش پاکستان در امان باشند. از آن زمان، دولت پاکستان این کمپ های پناهندگان را به عنوان پایگاه جنگجویان تحریک طالبان پاکستان در امتداد خط دیورند می بیند.

بنابراین، در بحبوحه ظهور مجدد تحریک طالبان پاکستان، دولت پاکستان، کابل را برای سرکوب این اردوگاه ها تحت فشار قرار داده است. حاکمان طالبان تمایلی ندارند، زیرا می‌ترسند که جابجایی این جنگجویان منجر به فرار گسترده‌ای از داعشیان شود. شاخه محلی داعش به دلیل شکار جنگجویان تحریک طالبان بدنام است. حتی اگر طالبان برخی از این اردوگاه‌ها را به مناطق داخلی منتقل کند، احتمالاً تأثیر حداقلی بر نفوذ تحریک طالبان پاکستان در داخل پاکستان خواهد داشت.

علاوه بر این، برای طالبان راحت‌تر است که از این جنگجویان برای سرکوب مقاومت احتمالی در برابر حاکمیت خود در مناطق شمالی افغانستان استفاده کند. گزینه جابجایی این جنگجویان ممکن است تنها به دلیل اجبارهای ژئوپلیتیکی نباشد، بلکه خارج از محاسبات تاکتیکی طالبان باشد.

کل عملیات جابجایی تأثیر کمی بر دسترسی و ردپای تحریک طالبان در مناطق اداری آن خواهد داشت. سرمایه گذاری تحریک طالبان پاکستان در افزایش ردپای خود در خارج از منطقه خیبر پختونخواه، یعنی پنجاب و بلوچستان، توانایی حمله به میل خود را در داخل پاکستان تضمین می کند.

در این فضای ناامنی، پاکستان خود را در یک فضای آشفته وار می بیند. ظهور تحریک طالبان پاکستان فشار بیشتری بر پاکستان برای مقابله با ستیزه‌جویی و رادیکال‌سازی در منطقه خیبر پختونخواه و فراتر از آن وارد می‌کند. یک تحریک طالبان بدون هراس، الهام بخش دیگر گروه های فرقه ای خواهد بود، که ممکن است در زمان های آینده تهدیدی جدی برای ثبات سیاسی و اقتصادی باشد.

منبع: دیپلمات

 

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
من متن سخنرانی هشدار دهنده طولانی نتانیاهو را خواندم. من دقیقا غرور جورج بوش را هنگام حمله به افغانستان در سال 2001 در آن دیدم. نتانیاهو تهدید کرده است که غزه را نابود خواهد کرد و به کسی رحم نخواهد کرد. او به قدرت خودش مغرور بود، که ادعای خدایی نکند، همین شروع سقوطش هست تصمیم نابودی را پروردگار می...
میراث تلخ 20 سال اشغال نظامی امریکا در افغانستان، گروه‌هایی از مردان، زنان و کودکان معتاد است که در کنار جاده‌های غبارآلود، زیر پل‌ها و در کناره‌ رودخانه های آلوده کابل خوابیده‌اند. ملموس ترین هدیه 20 سال حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان چیزی جز فقر، میلیون ها معتاد و انزوای کشور نیست.
من بار دیگر پیش حاکمان فعلی دست نیاز دراز میکنم تا نفرت را از طریق برادری از بین ببرند. دشمنان قسم خورده افغانستان شبانه روز در اینجا تنفر را بیشتر می کنند. پاکستان در اسلام آباد یک استودیو به افغانستان انترنشنال داده است و تلویزیون نامبرده فقط بر طبل جنگ های داخلی می کوبد. شرایط را درک کنید
امریکا با ائتلاف جهانی به بدماشی کامل به بهانه ۹/۱۱ بر ملتی اتهام ویران کردن برج های نیورک وارد کرد؛ که از شدت فقط توان رفتن به بازار قریه خود را نداشت. بوش متکبر با زور خود بدون شنیدن استدلال حمله کرد. اما با پایان حمله با چنان عجله ای فرار کرد که عامل خنده تمام رقباء شد.
13 سال پیش در چنین روزی، جولیان آسانژ ویدئویی را منتشر کرد که نشان می‌داد نیروهای آمریکایی به سوی غیرنظامیان عراقی از جمله کودکان شلیک می‌کنند. اکنون او به دلیل انتشار آن با 175 سال زندان مواجه است.  
از ویتنام گرفته تا عراق، میلیون‌ها نفر در جنگ‌هایی که توسط سیاستمداران آغاز شده کشته شده‌اند. امروز لایحه‌ای را به تصویب رساندم که بر اساس آن پارلمان باید در این مورد پاسخگو باشد و اطمینان حاصل شود که هیچ سیاستمداری نمی‌تواند استرالیایی‌ها را دوباره به جنگ‌های نامشروع بفرستد. گروه های اصلی حاضر به پاسخگویی نشدند.
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x