مفهوم تضمین های ضدتروریسم طالبان

دو سال پس از تسلط طالبان بر کابل، همسایگان افغانستان به طور فزاینده‌ای نگران این هستند که بازگشت آنها به قدرت، گروه‌ها و شبکه‌های تروریستی را جسورتر کرده است، که از محیط مهمان‌نواز گونه خود برای تجدید، تجهیز مجدد و جذب نیرو برای گروه هایشان استفاده ‌کنند. همانطور که تیم نظارت بر تحریم های سازمان ملل متحد هشدار می دهد، شواهد فزاینده ای وجود دارد که نشان می دهد القاعده و داعش شاخه خراسان در افغانستان تحت حاکمیت طالبان در حال پیشرفت هستند. گزارش سازمان ملل متحد هشدار می دهد که پیوند بین القاعده و گروه شبه نظامی تحریک طالبان پاکستان (TTP) همچنان “قوی و همزیست گونه” است و گروه های تروریستی “آزادی مانور بیشتری دارند” و در نتیجه به طور قابل توجهی حضور و قابلیت های خود را گسترش می دهند. بازگشت طالبان به گروه های تروریستی کمک کرده و مشخص شده است که طالبان هیچ علاقه ای به پایبندی به مسئولیت های تعیین شده در توافق فبروری 2020 دوحه با ایالات متحده ندارند. اکنون سؤال اصلی برای همسایگان افغانستان در منطقه و جامعه بین‌المللی این است که تضمین‌های ضد تروریسم طالبان به سایر کشورها تا چه حد قابل اعتماد است. با توجه به حمایت آنها از تحریک طالبان پاکستان، که بارها از خاک افغانستان به پاکستان حمله کرده است، به نظر می رسد پاسخ این باشد: نه خیلی …

تضمین‌های ضد تروریسم طالبان افغانستان برای پاکستان خوب نیست

عمران خان، نخست‌وزیر پیشین پاکستان، تسلط طالبان بر افغانستان را دو سال پیش به‌عنوان شکستن قید بردگی ستود. حمایت خان از طالبان نشان دهنده هدف اصلی پاکستان برای ایجاد یک حکومت همسو با منافع امنیتی این کشور بود. در محاسبات اسلام آباد، یک حکومت «طرفدار پاکستان» در کابل به خنثی کردن ناسیونالیسم پشتون کمک خواهد کرد و به نگرانی های پاکستان در مورد انحراف طلبی افغانستان، مهار تحریک طالبان پاکستان، و کاهش نفوذ بیگانگان به ویژه از هند، در افغانستان کمک می کند. این محاسبات ثابت شده که یک اشتباه محاسباتی استراتژیک برای پاکستان می باشد. طالبان روابط خود را با تحریک طالبان پاکستان قطع نکرده اند، روابط بین اسلام آباد و طالبان نشانه های اصطکاک فزاینده ای را نشان می دهد، به ویژه در مورد خشونت تحریک طالبان پاکستان در مناطق قبیله ای و مراکز شهری پاکستان که آنها را هدف قرار می دهند. گستره چالش‌هایی که پاکستان با آن روبه‌رو است، همچنان گسترش بیشتری پیدا کند، به‌ویژه در شرایطی که این کشور با ناآرامی‌های سیاسی پس از سه سال حبس اخیر خان به اتهامات فساد، همراه با تورم فزاینده، انقباض اقتصادی و عدم پرداخت بدهی احتمالی مواجه است.

طالبان علاقه محدودی به اینکه نیروی نیابتی پاکستان شناخته شوند، دارند. رهبری آنها در زمانی که با دولت افغانستان تحت حمایت ایالات متحده می جنگیدند، حمایت پاکستان را پذیرفتند، اما اکنون که قدرت را به دست دارند، آنها نیز اهرم های نفوذ بر اسلام آباد را می خواهند. پذیرش بیعت طالبان پاکستانی با امارت اسلامی، بیان روشنی از این رابطه ریشه‌دار است. وفاداری تحریک طالبان پاکستان به طالبان عمق استراتژیک و ایدئولوژیکی دارد – با توجه به سیاست تاریخی اسلام‌آباد که در جستجوی عمق استراتژیک در افغانستان است، که بعداً به عنوان عمق سیاسی شناخته شد. تحریک طالبان پاکستان با بازگشت طالبان به قدرت، آتش بس یک ماهه خود با اسلام آباد را در نومبر 2022، با گذشت یک سال گفتگوهای صلح، پایان داد که منجر به حملات تقریباً روزانه در داخل پاکستان شد. در پاسخ، ژنرال عاصم منیر، فرمانده نظامی پاکستان، به طالبان افغانستان هشدار داد که اگر نتوانند حملات برون مرزی تحریک طالبان پاکستان را از افغانستان متوقف کنند، «پاسخ مؤثر» خواهند داشت. علیرغم این هشدار، رهبری طالبان، تحریک طالبان پاکستان را تهدیدی برای حکومت خود یا نقض روابط خود با پاکستان نمی داند، بلکه آنها را بخشی از امارت می دانند. گزارش سازمان ملل متحد هشدار می دهد که تحریک طالبان پاکستان به عنوان وسیله ای برای سایر سازمان های تروریستی برای دور زدن کنترل طالبان افغانستانی عمل می کند. این پیشرفت به تحریک طالبان پاکستان این امکان را داد تا در کمپین خود علیه ارتش پاکستان شتاب بیشتری به دست آورد و کشورهای منطقه نگران هستند که این گروه با ادامه فعالیت آزادانه در افغانستان تحت حمایت طالبان، به تهدیدی گسترده‌تر تبدیل شود.

چین و ایران محتاطانه عمل می کنند

چین در مورد دخالت بیش از حد در افغانستان محتاط است. اگرچه تعامل دیپلماتیک و منافع اقتصادی پکن افزایش یافته اما آنها محدود و عمداً برای حفظ فاصله ایمن از طالبان طراحی شده اند. زیرا چین به دنبال ایفای نقش رهبری در افغانستان نیست و اولویت اصلی آن متقاعد کردن طالبان برای جلوگیری از حملات تروریستی و تحویل شبه نظامیان حزب اسلامی ترکستان (TIP) می باشد. به نظر می رسد طالبان اقداماتی را برای جلب اعتماد برای پکن انجام داده اند، زیرا گزارش ها حاکی از آن است که آنها شبه نظامیان حزب اسلامی ترکستان را به دور از ولایت بدخشان در شمال شرق افغانستان، که هم مرز با چین است، به مناطق دیگری منتقل کرده اند. طالبان به جای قطع روابط با این گروه یا تحویل آنها به چین، ترجیح دادند آنها را به مناطق دیگری جابجا کنند، اقداماتی که به رفع نگرانی های امنیتی پکن کمک می کرد و محدودیت های همکاری چین و طالبان را برطرف می سازد.

چین به دنبال پر کردن خلاء استراتژیک پس از خروج ایالات متحده از افغانستان نیست. پکن از ارائه کمک های اقتصادی محدود و کمک های توسعه ای در ازای همکاری های ضد تروریسم راضی است. علی‌رغم دیدارهای دیپلماتیک دوجانبه در سطح بالا و اظهارات طالبان در مورد افزایش سرمایه‌گذاری چین در عرصه منابع طبیعی بکر این کشور، کار استخراج به صورت محدودی آغاز شده است. به عنوان مثال، طالبان در ماه آپریل ادعا کرد که یک شرکت چینی در حال بررسی سرمایه گذاری 10 میلیارد دالری در عرصه استخراج ماده معدنی لیتیوم است. وزارت معادن و پترولیم طالبان در جنوری 2023 اعلامیه مشابهی را به نشر رساند و قرارداد 540 میلیون دالری شرکت نفت و گاز آسیای مرکزی سین کیانگ برای استخراج نفت از حوزه آمودریا در شمال افغانستان را منتشر کرد. در هر دو مورد، هیچ کار واقعی صورت نگرفته است. این موارد با توافق‌های قبلی که محقق نشدند، مانند قرارداد چند میلیارد دالری استخراج مس عینک که پکن با دولت پیشین افغانستان در سال 2008 امضا کرد، مطابقت دارد، پروژه‌ای که هرگز به مرحله اجرا نرسید. اگرچه این سرفصل ها سروصداهایی به پا می کنند و در خدمت اهداف تبلیغاتی طالبان در جهت کسب مشروعیت بین المللی و روابطش با کشورها قرار میگیرد اما پکن به خوبی آگاه است که خود را در معرض بهره گیری قرار ندهد یا به جاذبه ای برای حملات جنبش اسلامی ترکستان، تحریک طالبان پاکستان، ستیزه جویان بلوچ در پاکستان، داعش شاخه خراسان یا سایر گروه های شبه نظامی فعال در تحولات افغانستان تبدیل نشوند.

اما ایران، نسبت به شکست استراتژیک و خروج ایالات متحده از افغانستان برخلاف واکنش سرخوشانه پاکستان، احساس خوبی داشت. تهران مدت‌ها گمان داشت که حضور ایالات متحده در افغانستان می‌تواند برای بی‌ثبات کردن منطقه شرقی آن استفاده شود یا برای حمله به تأسیسات نظامی و هسته‌ای‌اش استفاده شود، به ‌ویژه پس از بدتر شدن روابط در دوران ریاست‌جمهوری پیشین دونالد ترامپ. البته جای تعجب نیست که بازگشت طالبان فرصت‌های جدیدی را برای تعامل برای کمک به کاهش نگرانی‌های امنیتی این کشور ایجاد کرد. با بدتر شدن فضای سیاسی و امنیتی برای دولت افغانستان تحت حمایت ایالات متحده، تماس های عمومی تهران با طالبان افزایش یافت و این امر باعث شد که این گروه، دولتی در انتظار به نظر برسد. سرمایه گذاری دیپلماتیک و سیاسی تهران برای ترمیم روابط و تأثیرگذاری بر طالبان در صورت به دست گرفتن مجدد قدرت طراحی شده بود. با این حال، این سرمایه‌گذاری نتیجه نداد، زیرا نفوذ ایران در افغانستان همچنان محدود است.

نگرانی اصلی ایران بدتر شدن محیط امنیتی در امتداد مرز شرقی خود با افغانستان است. ناتوانی یا عدم تمایل طالبان برای توقف حملات از سوی داعش یا ممانعت از ایجاد پایگاه‌های بسیاری از گروه‌های تروریستی، از جمله شبه‌نظامیان ضد شیعی، تحت حمایت طالبان، همچنان باعث ایجاد وحشت در تهران می‌شود. خطر نفوذ تروریست ها از افغانستان و خطر یک جنگ داخلی بالقوه در آنجا که می تواند به ایران سرایت کند، تهران را نگران کرده است. با توجه به محیط استراتژیک شکننده، طالبان از آن دسته از شرکای امنیتی نیستند که تهران احتمالاً پیش‌بینی می‌کرد که سرمایه‌گذاری‌هایشان بالای این گروه، نتیجه بدهد.

احساس نگرانی همسایگان آسیای مرکزی نسبت به تضمین های امنیتی طالبان

 میزبانی طالبان افغانستان از گروه های تروریستی، نفوذ و توانایی های ایدئولوژیکی این گروه ها را گسترش داده است. در نتیجه، کشورهای همسایه نسبت به افغانستان به عنوان منبع بالقوه بی‌ثباتی برای منطقه نگران‌تر شده اند. کشورهای آسیای مرکزی هم مرز با افغانستان رویکردهای متفاوتی را در تعاملات خود با طالبان اتخاذ کرده‌اند، اما به نظر می‌رسد هیچ‌یک از آنها راهبردی برای محدود کردن رشد ایدئولوژیک این گروه‌ها یا عضوگیری از داخل قلمرو خود ندارند. دو رویدادی که در اوایل ماه اگست در آسیای مرکزی رخ داد، ماهیت پویایی وضعیت و تهدید بالقوه ناشی از افغانستان تحت کنترل طالبان را نشان داد.

اولین نشست روسای جمهور ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان در عشق آباد پایتخت ترکمنستان بود. این اجلاس از آن جهت حائز اهمیت بود که برای اولین بار در دو دهه گذشته، سه رئیس جمهور برای گفتگو در مورد وضعیت جنوب مرزهای خود با یکدیگر ملاقات کردند. این موضوع همچنین در چارچوب جنگ جاری روسیه در اوکراین رخ داد که سوالات جدیدی را در مورد اتکای سنتی کشورهای آسیای مرکزی به مسکو برای تضمین های امنیتی ایجاد کرده است. اخیراً، نیروهای روسی در جنوری 2022 به قزاقستان اعزام شدند تا از دولت قزاقستان برای بازگرداندن نظم پس از اعتراضات ناشی از افزایش قیمت سوخت که به خشونت و نارضایتی گسترده‌تر علیه نخبگان قزاقستان و دولت منجر شد، حمایت کنند. با این حال، جنگ در اوکراین در مورد پیشنهادات روسیه برای حمایت از آنها در مواقع بحرانی، سایه ای طولانی از تردید را در میان رهبران آسیای مرکزی ایجاد کرده است. این وضعیت احتمالاً ارزش سازمان پیمان امنیت جمعی به رهبری روسیه (CSTO) را کاهش داده است زیرا کشورهای عضو نگرانی های فزاینده ای در مورد نقش روسیه در منطقه داشته و در مورد عملکرد ضعیف ارتش این کشور در برابر مقاومت اوکراین تردید دارند.

دوم، نمایشگاه تجاری قزاقستان-افغانستان در آستانه پایتخت قزاقستان بود. این رویداد صنعت خصوصی برای یافتن بازارهایی برای محصولات افغانستان طراحی شده بود، اما مهمتر از آن، نشان دهنده تمایل آستانه برای همکاری با طالبان، گسترش روابط تجاری و استفاده از دیپلماسی اقتصادی به عنوان نقطه ورود دیگری برای رسیدگی به نگرانی های امنیتی است. با افزایش حوادث امنیتی ناشی از افغانستان، گشایش کانال های اضافی با طالبان احتمالا ضروری تلقی می شود. به عنوان مثال، کشته شدن دو شبه نظامی مظنون توسط نیروهای امنیتی تاجیکستان در نزدیکی مرز افغانستان در ماه جون، نگرانی ها را در مورد توانایی طالبان برای جلوگیری از حملات فرامرزی توسط گروه های مستقر در افغانستان افزایش داده است. مقامات تاجیکستان ادعا کردند که ستیزه جویان در اواخر آپریل از مرز افغانستان عبور کرده و در یک عملیات ضد تروریستی کشته شدند.

کشورهای آسیای مرکزی با توجه به نزدیکی جغرافیایی آنها به افغانستان که توسط طالبان اداره می شود، با مجموعه ای فزاینده از چالش ها روبرو هستند. این چالش ها شامل تکثیر و تقویت گروه های تروریستی فراملیتی در افغانستان، تبلیغ افراط گرایی، بهره برداری از گسل های اجتماعی-سیاسی و مذهبی، افزایش احتمالی ورود پناهجویان و افزایش قاچاق اسلحه و مواد مخدر است. با توجه به اینکه گروه‌های تروریستی در افغانستان و سراسر منطقه، پیروزی طالبان و شکست ایالات متحده را محصول ایدئولوژی خود می‌دانند، این مسائل در معرض خطر است. از آنجایی که طالبان به میزبانی و ایجاد پیوند با گروه های تروریستی ادامه می دهند، افغانستان محل مساعدی برای آنها برای گسترش نفوذشان است. متأسفانه برای همسایگان افغانستان، چنین گسترشی، آنها را در معرض هدف قرار خواهند داد.

اعتبار طالبان افغانستان در ارائه تضمین‌های ضد تروریسم به دیگر دولت‌ها به دلیل شکست آنها در جلوگیری از حمله طالبان به پاکستان از خاک افغانستان عمیقاً به خطر افتاده است. این واقعیت بر شک و تردید پیرامون تعهدات ضد تروریسم طالبان، به ویژه از آنجایی که آنها میزبان حدود 20 گروه تروریستی هستند، تأکید می کند.

علاوه بر این، نگرانی فزاینده کشورهای آسیای مرکزی از زندگی در همسایگی طالبان موجه است. بازگشت طالبان شبکه‌های مختلف تروریستی را احیا کرده است که از محیط مساعد در افغانستان برای تسلیح مجدد، عضوگیری و گسترش دامنه ایدئولوژیک خود استفاده کرده‌اند. تیم نظارت بر تحریم های سازمان ملل متحد فاش کرده است که گروه های تروریستی قدرت مانور بیشتری دارند و در حال بازسازی توانایی های خود در محیطی هستند که برای رشد مساعد است. چنین سناریویی نگرانی‌های مشروعی را در میان همسایگان افغانستان ایجاد کرده است که باید با پیامدهای حضور مجدد طالبان و پیامدهای آن برای ایجاد ثبات در منطقه دست و پنجه نرم کنند.

(موسسه میدل ایست / 18 اگست 2023)

 

 

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
من متن سخنرانی هشدار دهنده طولانی نتانیاهو را خواندم. من دقیقا غرور جورج بوش را هنگام حمله به افغانستان در سال 2001 در آن دیدم. نتانیاهو تهدید کرده است که غزه را نابود خواهد کرد و به کسی رحم نخواهد کرد. او به قدرت خودش مغرور بود، که ادعای خدایی نکند، همین شروع سقوطش هست تصمیم نابودی را پروردگار می...
میراث تلخ 20 سال اشغال نظامی امریکا در افغانستان، گروه‌هایی از مردان، زنان و کودکان معتاد است که در کنار جاده‌های غبارآلود، زیر پل‌ها و در کناره‌ رودخانه های آلوده کابل خوابیده‌اند. ملموس ترین هدیه 20 سال حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان چیزی جز فقر، میلیون ها معتاد و انزوای کشور نیست.
من بار دیگر پیش حاکمان فعلی دست نیاز دراز میکنم تا نفرت را از طریق برادری از بین ببرند. دشمنان قسم خورده افغانستان شبانه روز در اینجا تنفر را بیشتر می کنند. پاکستان در اسلام آباد یک استودیو به افغانستان انترنشنال داده است و تلویزیون نامبرده فقط بر طبل جنگ های داخلی می کوبد. شرایط را درک کنید
امریکا با ائتلاف جهانی به بدماشی کامل به بهانه ۹/۱۱ بر ملتی اتهام ویران کردن برج های نیورک وارد کرد؛ که از شدت فقط توان رفتن به بازار قریه خود را نداشت. بوش متکبر با زور خود بدون شنیدن استدلال حمله کرد. اما با پایان حمله با چنان عجله ای فرار کرد که عامل خنده تمام رقباء شد.
13 سال پیش در چنین روزی، جولیان آسانژ ویدئویی را منتشر کرد که نشان می‌داد نیروهای آمریکایی به سوی غیرنظامیان عراقی از جمله کودکان شلیک می‌کنند. اکنون او به دلیل انتشار آن با 175 سال زندان مواجه است.  
از ویتنام گرفته تا عراق، میلیون‌ها نفر در جنگ‌هایی که توسط سیاستمداران آغاز شده کشته شده‌اند. امروز لایحه‌ای را به تصویب رساندم که بر اساس آن پارلمان باید در این مورد پاسخگو باشد و اطمینان حاصل شود که هیچ سیاستمداری نمی‌تواند استرالیایی‌ها را دوباره به جنگ‌های نامشروع بفرستد. گروه های اصلی حاضر به پاسخگویی نشدند.
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x