چالش های افغانستان: آیا مشکلات در حال کاهش هستند؟

امروزه مسیر تقابل جدید با طالبان برای هر نیروی سیاست خارجی ناکارآمد است. رستم خدیروف در این نوشته معتقد است که امروزه بازیگران مهم جهانی و منطقه ای در فضای ژئوپلیتیک منطقه ما به جای جنگ خوب با طالبان، صلح بد با طالبان را برگزیده اند.

به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان نتیجه پایان چندین سال جنگ بود. امروزه صلح عملا به افغانستان بازگشته است. طالبان در حال تحکیم قدرت خود هستند و برای حکمرانی با مدت طولانی آماده می شوند. آسیای میانه در جستجوی یک مدل قابل قبول تعامل با دولت جدید افغانستان است. امروز عملاً هیچ نیروی سیاسی خارجی یا داخلی وجود ندارد که بتواند در حکومت طالبان دخالتی داشته باشد. جامعه جهانی که از مشکلات پی هم افغانستان خسته شده اند، صلح بد را به جای جنگ خوب با طالبان انتخاب کرده اند.

امروزه، چشم انداز ژئوپلیتیک اوراسیا در حال تجربه تغییرات اساسی قوی است. برخی درگیری ها جای خود را به برخی دیگر داده و کل جهان را در حالت تعلیق و بلاتکلیفی نگه می دارند. احتمالاً با از بین رفتن جهان تک قطبی، نابودی ساختار ژئوپلیتیک منسوخ و ناکارا، اجتناب ناپذیر است. در عین حال، نظام جهانی مدرن روابط بین الملل دستخوش بهینه سازی و اصلاح خواهد شد. در این زمینه، کانون های جدید درگیری ممکن است ایجاد شود، یا نبردهای منجمد (frozen conflict) ممکن است باقی بمانند. جنگ افغانستان در مرحله فعال خود تا خروج نیروهای اشغالگر آمریکایی از افغانستان در ماه اگست 2021 ادامه یافت. این تحول تقریباً همزمان با آغاز نابودی جهان تک قطبی و متعاقب آن عملیات ویژه نظامی روسیه در شرق اروپا بود.

سقوط افغانستان به دست طالبان برای مدت طولانی توجه جهانی را به خود جلب نکرد. درگیری ها در اروپای شرقی روندهای جامعه طرفدار طالبان افغانستان را تحت الشعاع قرار داده است، جامعه ای که اکنون با حکومت سختگیرانه رادیکال های مذهبی مطابق با دستورات شرعی قوانین اسلامی سازگار است. بدیهی است که اکنون دولت سازی در افغانستان مبتنی بر دین محوری خواهد بود و در عین حال، منطق و استراتژی توسعه جامعه افغانستان تا حد زیادی به تفسیر طالبان از موازین و متون دینی و مهمتر از همه قرآن بستگی دارد. امروزه، تفسیر طالبان از دستورات دینی در مورد تحصیلات زنان و حقوق زنان، اساساً با تفاسیر سایر کشورهای مسلمان در خاورمیانه متفاوت است.

در حال حاضر، طالبان با اطمینان و با اعتماد به نفس بیشتری در افغانستان حکومت می کنند. دومین باری که طالبان به قدرت رسید در افغانستان تفاوت قابل توجهی با اولین ورود آنها در سال 1996 داشت. بار دوم، طالبان شروع به رفتار عملگرایانه تر کردند و یک بستر باز برای گفتگو با همسایگان خود و قدرت های جهانی و منطقه ای ایجاد کرده است. گفتارها نیز تغییر کرد و حالت دیپلماتیک به خودش گرفته است. این نکته نیز حائز اهمیت است که تا روزی که طالبان دوباره در افغانستان به قدرت رسیدند، عرصه نظامی-سیاسی در این کشور از نیروهایی پاک شد که می توانستند با طالبان رقابت کنند. اگر در نخستین دوره حاکمیت، طالبان با مخالفت نیروهای ائتلاف شمال مواجه شدند، در دوران دوم به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان مخالفان چندان مهمی نداشتند که بتوانند با آنها مخالفت کنند. در پی به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، جنگ در این کشور عملاً متوقف شده است.

پیش‌بینی‌های مختلف مبنی بر منابع مالی مقاومت از سوی کشورهای مختلف و دفع رادیکال‌های مذهبی توسط جمعیت غیر پشتون کشور به حقیقت نپیوست. امروزه هیچ کشوری در جهان آمادگی و توانایی ایجاد گروه هایی مانند «ائتلاف شمال» را ندارد که زمانی با موفقیت مورد استفاده قرار می گرفت. اتحاد و انسجام آنها حتی در میان مخالفان کنونی رژیم طالبان مشاهده نمی شود.

گروه‌های ضد طالبان که اکنون در خارج از افغانستان مستقر شده‌اند، عملاً فاقد پایگاه قوی در داخل کشور هستند، آنها از هم پاشیده شده‌اند و رهبر مقتدری ندارند که بتواند در برابر حاکمانی کنونی افغانستان، مقاومتی از خود نشان بدهند.

در عین حال، مردم این کشور ترجیح می دهند در افغانستان به زندگی خود ادامه دهند، از سال ها جنگ خسته شده اند و آرزوی دست کم صلح شکننده و ثبات نسبی را دارند، حتی زیر بیرق طالبان. اتفاقاً حکومت سرنگون شده جمهوری اسلامی افغانستان در میان مردم از حمایتی برخوردار نبود، دلیل آنکه بیش از حد فاسد و اقتصاد کشور کاملاً وابسته به کمک های مالی ایالات متحده بود.

اکنون افغانستان در حال تجربه یک بحران شدید اجتماعی-اقتصادی است که نتیجه حکومت ناکارآمد رهبران پیشین این کشور است. با این حال، افغان ها مردمی صبور و سخت کوش هستند. به نظر ما، اگر صلح در کشور تامین شود، افغان‌ها خیلی سریع اقتصاد و تجارت خود را احیا خواهند کرد. افغانستان در آینده ضمن تقویت صلح، تضمین ثبات و توسعه اقتصاد ملی، همسویی ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی منطقه را به کلی تغییر خواهد داد.

بیشتر همسایگان افغانستان نیز علاقه مندند که حداقل نوعی قدرت متمرکز در این کشور وجود داشته باشد که با حفظ فاصله، همکاری محدودی در همه زمینه ها انجام شود. در عین حال، طالبان بدون تغییر جوهره رادیکالی خود و ارائه سختگیری های متفاوت در سیاست داخلی، هم با همسایگان خود و هم با سایر کشورهایی که در افغانستان منافعی دارند، گفتگو می کند. علاوه بر این، آنها با شرایطی گفتگو می کنند و به خود اجازه نمی دهند تحت دستورات خارجی قرار گیرند. امروز می‌توانیم با اطمینان پیش‌بینی کنیم که اکثر کشورهای اوراسیا که با رژیم طالبان در تماس هستند، در سال‌های آینده روابط خود را با دولت کنونی افغانستان تثبیت خواهند کرد. تقریباً تمام کشورهایی که امروز با حکومت کنونی افغانستان در تماس هستند، صرفاً با عمل گرایی هدایت می شوند. یکی از وظایف اصلی همسایگان و شرکای افغانستان امروز جلوگیری از جنگ داخلی و ارائه حمایت های بشردوستانه از مردم این کشور است. علاوه بر این، روابط اقتصادی و تجاری بین افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی که علاقه مند به ترویج کالاها، محصولات کشاورزی و منابع انرژی خود در بازار افغانستان هستند، در حال توسعه است. با ایجاد ثبات کامل در افغانستان، ایجاد دهلیزهای حمل و نقل، لجستیک و تجارت جدید روسیه – آسیای مرکزی – آسیای جنوبی با دسترسی بیشتر به آفریقا و آمریکای لاتین نیز امکان پذیر خواهد بود.

چین همچنین به یک افغانستان باثبات و صلح آمیز علاقه مند است. پتانسیل ترانزیت افغانستان، یک مسیر بسیار مهم در ابتکار جهانی کمربند و جاده چین می باشد. بدیهی است که روسیه و چین در حال حاضر همکاری های اقتصادی محدودی را ایجاد کرده اند و در حال رایزنی های سیاسی با دولت کنونی در کشور افغانستان هستند.

قدرت طالبان هر روز در افغانستان در حال تقویت است و آنها تلاش می کنند تا مشکلات مبرم اجتماعی-اقتصادی جامعه افغانستان را حل کنند.

همچنین می توان فرض کرد که این دوره انتقال چندین سال به طول خواهد انجامید و شاهد تبدیل کامل سازمان نظامی-سیاسی طالبان به یک حزب سیاسی تمام عیار خواهیم بود و ساختارهای نظامی طالبان در صفوف عادی ادغام خواهند شد. ارتش افغانستان در عین حال، به نظر ما، هم جامعه ناهمگون افغانستان و هم کشورهای همسایه با واقعیت های جدید سازگار خواهند شد. با این حال، این وضعیت زمان بر خواهد بود.

موضوع اصلی که امروزه نه تنها همسایگان افغانستان، بلکه جامعه جهانی را در کل مورد توجه قرار می دهند، مسئله اعتماد به وعده های طالبان است. درک این نکته مهم است که از نظر طالبان، نقش و جایگاه آسیای مرکزی چیست؟ آیا آنها می خواهند در کنار ما بر اساس اصول همسایگی زندگی کنند یا تهدیدی برای ما خواهند شد؟ آیا افغانستان به سرزمینی عاری از گروه های تروریستی تبدیل خواهد شد؟

با این حال، تاکنون هیچ پاسخ روشنی برای سؤالات فوق وجود ندارد. این امکان وجود دارد که زمانیکه طالبان در سطوح اجتماعی – اقتصادی و سیاسی قدرتمندتر و به رسمیت شناخته شوند، بتوانند گروه‌های تروریستی بین‌المللی مختلف را در افغانستان به شدت کنترل کنند.

بزرگترین نگرانی امروز در میان کشورهای آسیای مرکزی نیز مشکل صدور ایدئولوژی افراط گرایی مذهبی و سیاسی از افغانستان به این منطقه است. در عین حال، تهدید شبه‌نظامیان گروه‌های تروریستی که از دولت افغانستان به خاک کشورهای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سرازیر می‌شوند، همچنان مطرح است. از این رو کشورهای آسیای مرکزی ضمن تلاش برای ایجاد همکاری های تجاری و اقتصادی با طالبان، همزمان مشغول تقویت توان دفاعی خود هستند.

اکنون طالبان خود را به عنوان آزادگر افغانستان از اشغالگران خارجی به ویژه ایالات متحده معرفی می کنند. علاوه بر این، طالبان به عنوان گروه پیروز، حداکثر مقاومت را در برابر هرگونه مداخله خارجی در امور داخلی کشور از خود نشان خواهند داد. در حال حاضر، ما شاهد هستیم که هرگونه پیشنهاد در رابطه با بهبود حقوق زنان یا در نظر گرفتن منافع سایر اقوام در کشور، توسط مقامات فعلی افغانستان با واکنش منفی نشان داده می شود. (حتی به رغم اینکه این پیشنهادها غالبا از سوی کشورهای مسلمان حامی طالبان ارائه می‌شوند.) که دولت جدید افغانستان این وضعیت را مداخله در امور داخلی خود می دانند. در نتیجه، طالبان سیاست های خود را در رابطه با حوزه هایی که مورد انتقاد جامعه بین‌المللی قرار می‌گیرند، شدیدتر می سازند… بنابراین، مذاکره با طالبان به زبان اولتیماتوم و تهدید امکان‌پذیر نخواهد بود. باید بدانیم که آنها در برابر یک تقابل شدید ایدئولوژیکی، نظامی و سیاسی با قوای غربی که تقریباً 20 سال به طول انجامید، مقاومت کردند و درنهایت پیروز شدند.

بنابراین، مسیر تقابل با طالبان، موضوعی به شدت بی اثر برای نیروی سیاست خارجی می باشد.

به همین خاطر است که امروزه بازیگران جهانی و منطقه ای در فضای ژئوپلیتیکی منطقه ما به جای جنگ خوب با طالبان، صلح بد با طالبان را برگزیده اند.

(والدای کلاب / 24 دسمبر 2023)

 

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
من متن سخنرانی هشدار دهنده طولانی نتانیاهو را خواندم. من دقیقا غرور جورج بوش را هنگام حمله به افغانستان در سال 2001 در آن دیدم. نتانیاهو تهدید کرده است که غزه را نابود خواهد کرد و به کسی رحم نخواهد کرد. او به قدرت خودش مغرور بود، که ادعای خدایی نکند، همین شروع سقوطش هست تصمیم نابودی را پروردگار می...
میراث تلخ 20 سال اشغال نظامی امریکا در افغانستان، گروه‌هایی از مردان، زنان و کودکان معتاد است که در کنار جاده‌های غبارآلود، زیر پل‌ها و در کناره‌ رودخانه های آلوده کابل خوابیده‌اند. ملموس ترین هدیه 20 سال حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان چیزی جز فقر، میلیون ها معتاد و انزوای کشور نیست.
من بار دیگر پیش حاکمان فعلی دست نیاز دراز میکنم تا نفرت را از طریق برادری از بین ببرند. دشمنان قسم خورده افغانستان شبانه روز در اینجا تنفر را بیشتر می کنند. پاکستان در اسلام آباد یک استودیو به افغانستان انترنشنال داده است و تلویزیون نامبرده فقط بر طبل جنگ های داخلی می کوبد. شرایط را درک کنید
امریکا با ائتلاف جهانی به بدماشی کامل به بهانه ۹/۱۱ بر ملتی اتهام ویران کردن برج های نیورک وارد کرد؛ که از شدت فقط توان رفتن به بازار قریه خود را نداشت. بوش متکبر با زور خود بدون شنیدن استدلال حمله کرد. اما با پایان حمله با چنان عجله ای فرار کرد که عامل خنده تمام رقباء شد.
13 سال پیش در چنین روزی، جولیان آسانژ ویدئویی را منتشر کرد که نشان می‌داد نیروهای آمریکایی به سوی غیرنظامیان عراقی از جمله کودکان شلیک می‌کنند. اکنون او به دلیل انتشار آن با 175 سال زندان مواجه است.  
از ویتنام گرفته تا عراق، میلیون‌ها نفر در جنگ‌هایی که توسط سیاستمداران آغاز شده کشته شده‌اند. امروز لایحه‌ای را به تصویب رساندم که بر اساس آن پارلمان باید در این مورد پاسخگو باشد و اطمینان حاصل شود که هیچ سیاستمداری نمی‌تواند استرالیایی‌ها را دوباره به جنگ‌های نامشروع بفرستد. گروه های اصلی حاضر به پاسخگویی نشدند.
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x