چرا روشنفکران پشتون بی رهبر و بی جهت ماندند؟

پس از سال 1357 جنگ میان پشتون ها شروع شد و راه های تفاهم بین آنها مسدود شد. حالا که روشنفکران جوان پشتون می خواهند سیاست بکنند و راه حل اساسی برای مشکلات کشور بیابند، راهی پیدا نمی کنند.

سیاست عبارت است از جهانداری، دولت گرایی و مردم گرایی که هدف اصلی آن گرفتن قدرت سیاسی، به حرکت در آوردن آن و حفظ آن است. سیاست در سطح خانه قریه و در سطح کشور و حتی جهان صورت می گیرد.

اکثر صاحبان قریه های ما سیاستمداران کارکشته در منطقه و سطح خود هستند. اما سیاست بزرگ در سطح کشور ندارند، زیرا وقتی یک ملت به بالاترین قله تکامل می رسد، دولت تشکیل می دهد و فقط افراد مستعد می توانند دولت تشکیل دهند.

ملت جایگاهی مرکزی در میان حلقه‌ها و گروه های سیاسی دارد که هویت و سنت اساسی یک کشور از آن نشأت می‌گیرد. آنگلوساکسون ها در حلقه اصلی رهبری امریکا قرار دارند.

هویت و سنت های اساسی ازبکستان، ترکمنستان و تاجیکستان مانند بسیاری از کشورهای دیگر برگرفته از نام های ازبک، ترکمن و تاجیک است و طبیعتا این نقش متعلق به پشتون های افغانستان است.

در سیاست، بر اساس دایره میانی (ملت) وقتی یک رهبر با استعداد پیدا می شود و در یک منطقه جغرافیایی یک دولت قدرتمند میسازد، آن گاه آخرین لایه اعتقاد، ایدئولوژی یا ایده نهایی را به دورش میپیچاند تا نوع این دولت یا سازمان مشخص شود.

اگر ایدئولوژی خیلی قوی باشد، امپراتوری و حتی تمدن ایجاد می کند، اما اگر عادی باشد، می تواند یک دولت ملی ایجاد کند. گاهی شعار واقعی است و گاهی در سطح یک نماد. به هر حال اصل وحدت را همین اندیشه، عقیده، شعار و سنت حفظ میکند.

این دایره آخر نقش نام را در یک شخص و ارزش های اصلی را در یک سازمان دارد. سیاستمداران خردمند کسانی هستند که دایره مرکزی را پنهان نگه می دارند اما حلقه آخر (شعار و سنت) را فعال نگه می دارند.

شعار می تواند خانه، لباس یا غذا باشد، یا هم میتواند اسلامی یا شعار های معنوی دیگر باشد، تامین حقوق و آزادی های بشر، عدالت اجتماعی، یا ملی گرایی، قوم گرایی یا میهن پرستی باشد.

البته در دایره مرکزی اگر یک قبیله به صورت محور ساخته شود، دایره های کوچکی از اقوام دیگر به آن اضافه می شود و این تقریباً یک عمل رایج است.

اگرچه در دموکراسی های غربی طبق قانون، ساکنان یک کشور شهروندانی با حقوق و شخصیت برابر هستند و این توسعه باید در کشورهای شرقی نیز رخ دهد، اما در آنجا نیز دایره مخفی و محور ثبات یا استقرار کشور در دست یک قوم میباشد.

البته بشریت به تدریج به سطحی خواهد رسید که نقش قوم کاهش یابد و نقش شهروندان عادی برابر شود، اما واقعیت کنونی محوریت یک ملت است.

این بدان معنا نیست که همه چیز در دست ملت واحد خواهد بود، بلکه دولت صلح و ثبات را برای کشور به ارمغان می آورد و حقوق و خدمات را برای همه ساکنان فراهم می کند، بلکه هویت، تاریخ و سنت ها از ملت خاصی گرفته می شود که کشور یکپارچه را ایجاد کرده یا در ایجاد این کشور نقش اساسی داشته است.

( تاند / ۲۰ جولای ۲۰۲۳)

 

 

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
من متن سخنرانی هشدار دهنده طولانی نتانیاهو را خواندم. من دقیقا غرور جورج بوش را هنگام حمله به افغانستان در سال 2001 در آن دیدم. نتانیاهو تهدید کرده است که غزه را نابود خواهد کرد و به کسی رحم نخواهد کرد. او به قدرت خودش مغرور بود، که ادعای خدایی نکند، همین شروع سقوطش هست تصمیم نابودی را پروردگار می...
میراث تلخ 20 سال اشغال نظامی امریکا در افغانستان، گروه‌هایی از مردان، زنان و کودکان معتاد است که در کنار جاده‌های غبارآلود، زیر پل‌ها و در کناره‌ رودخانه های آلوده کابل خوابیده‌اند. ملموس ترین هدیه 20 سال حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان چیزی جز فقر، میلیون ها معتاد و انزوای کشور نیست.
من بار دیگر پیش حاکمان فعلی دست نیاز دراز میکنم تا نفرت را از طریق برادری از بین ببرند. دشمنان قسم خورده افغانستان شبانه روز در اینجا تنفر را بیشتر می کنند. پاکستان در اسلام آباد یک استودیو به افغانستان انترنشنال داده است و تلویزیون نامبرده فقط بر طبل جنگ های داخلی می کوبد. شرایط را درک کنید
امریکا با ائتلاف جهانی به بدماشی کامل به بهانه ۹/۱۱ بر ملتی اتهام ویران کردن برج های نیورک وارد کرد؛ که از شدت فقط توان رفتن به بازار قریه خود را نداشت. بوش متکبر با زور خود بدون شنیدن استدلال حمله کرد. اما با پایان حمله با چنان عجله ای فرار کرد که عامل خنده تمام رقباء شد.
13 سال پیش در چنین روزی، جولیان آسانژ ویدئویی را منتشر کرد که نشان می‌داد نیروهای آمریکایی به سوی غیرنظامیان عراقی از جمله کودکان شلیک می‌کنند. اکنون او به دلیل انتشار آن با 175 سال زندان مواجه است.  
از ویتنام گرفته تا عراق، میلیون‌ها نفر در جنگ‌هایی که توسط سیاستمداران آغاز شده کشته شده‌اند. امروز لایحه‌ای را به تصویب رساندم که بر اساس آن پارلمان باید در این مورد پاسخگو باشد و اطمینان حاصل شود که هیچ سیاستمداری نمی‌تواند استرالیایی‌ها را دوباره به جنگ‌های نامشروع بفرستد. گروه های اصلی حاضر به پاسخگویی نشدند.
قبلی
بعدی
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x